دنیای موازی: part -1

دنیای موازی: part -1
$سلام من شاهزاده ی سرزمین کره هستم
پدر و مادرم تو جنگ تایلند کشته شدن و هنوز جنگ ادامه داره و اینجوری شد که.....
•جونگکوک بذار خودشون بخونن
$اینم بگم بعدش بخونید خب البته ما هم پدر و مادر شاهزاده های تایلند رو کشتیم
•خب من داداشمو جمع می کنم شما بخونین
$.........
¶خب اینم از نقشه ی قلعه ی تایلند
$مخفیگاه هم هست
¶ممکنه چیزی باشه ولی بازم یک درصد احتمال این هست که مخفیگاهی وجود نداشته باشه
©اگه نباشه کارمون اسون تره
¶بله قربان ولی ما این احتمالو دادیم
•خوبه کی نقشه رو اجرا می کنیم
©همین فردا
•فردا ولی امادگی ندارم
©پیدا کن چون باید یهو حمله کنیم
∆قربان بهمون حمله شده
©چی یعنی زودتر دست به کار شدن
$به این زودی اخه
•بله متاسفنه
÷بجا حرف زدن اماده باشید
∆قربان چیکار کنیم
÷فقط حالت دفاعیه ی سوم رو بگیرید
•داری شوخی می کنی نه
©نه نمیکنه این الان بهترین راه برای پیشگیریه
$اره ولی اینجوری پشت قلعه خالی میشه میتونن حمله کنن
©مانع میشیم
•سخنی نیست
÷خب ساکت باشید لطفا
+سلام خانواده ی جئون
©خانم مانوبان از این طرفا
-سرنزدید دست به کار شدیم
©اوه راست میگی حواسم کجاست
+خونه اقا شجاع
؛نمک نریزید بی مزه ها
&فقط اینو امزا کنید
©چی شده ترسیدید
-نه بخوایش پاره می کنیم میسوزونیم
$باشه باشه تند نرو کوچولو
-عمته
+نمیکنید ادامه بدیم
•••••••••••••••••••••••••••••••
ام علامتا مثل رمان قبلیس
همه اینجا نوزده سالشونه
بابت حال نداشتن ادمین معرفی نمیذارمممم