کم کم ما امید شدم هر جا میرفتم میگفتن سنت کمه آخه من ۱۶ س
کم کم ما امید شدم هر جا میرفتم میگفتن سنت کمه آخه من ۱۶ سالمه بهتر میتونم کار کنم
شب شده بود و به سمت خونه راه افتادم چشمم به یه آگهی خورد شمارشو برداشتم و تصمیم گرفتم فردا زنگ بزنم
خوشحال شدم حداقل خدمتکار بودن بهتر از شغل نداشتنه
با همون لباس ها رو تخت ولو رفتم و خوابیدم
با آلارم گوشیم از خواب پاشدم لباسامو عوض کردم و صبحونه خوردم داشتم تلویزیون نگاه میکردم یادم به شماره افتاد
گوشیمو برداشتم و زنگ زدم بعد چند تا بوق جواب داد
ا/ت:الو سلام برای آگهی مزاحم شدم
=:سلام بله فقط چند سالتونه
تا سنو پرسید ناراحت شدم که باز میگن سنت کمه ولی باید میگفتم دیگه
ا/ت:امم ۱۶ سالمه خانم من واقعا یه این کار نیاز دارم لطفا
=باشه خوب پس ساعت ۱۲ ظهر لطفا به آدرسی که میفرستم بیاین
ا/ت:وایی ممنون باشه مرسی
خیلی خوشحال بودم با ذوق به سمت پله ها رفتم ساعت ۱۰:۳۰ بود رفتم یه دوش چند مینی گرفتم موهامو حالت دار کردم و کمی آرایش کردم و لباسامو پوشیدم
ساعت رو نگاه کردم وایی یه ربع مونده به ۱۲ بود به سرعت از خونه بیرون رفتم و تاکسی گرفتمو رفتم
لایک؟!
شب شده بود و به سمت خونه راه افتادم چشمم به یه آگهی خورد شمارشو برداشتم و تصمیم گرفتم فردا زنگ بزنم
خوشحال شدم حداقل خدمتکار بودن بهتر از شغل نداشتنه
با همون لباس ها رو تخت ولو رفتم و خوابیدم
با آلارم گوشیم از خواب پاشدم لباسامو عوض کردم و صبحونه خوردم داشتم تلویزیون نگاه میکردم یادم به شماره افتاد
گوشیمو برداشتم و زنگ زدم بعد چند تا بوق جواب داد
ا/ت:الو سلام برای آگهی مزاحم شدم
=:سلام بله فقط چند سالتونه
تا سنو پرسید ناراحت شدم که باز میگن سنت کمه ولی باید میگفتم دیگه
ا/ت:امم ۱۶ سالمه خانم من واقعا یه این کار نیاز دارم لطفا
=باشه خوب پس ساعت ۱۲ ظهر لطفا به آدرسی که میفرستم بیاین
ا/ت:وایی ممنون باشه مرسی
خیلی خوشحال بودم با ذوق به سمت پله ها رفتم ساعت ۱۰:۳۰ بود رفتم یه دوش چند مینی گرفتم موهامو حالت دار کردم و کمی آرایش کردم و لباسامو پوشیدم
ساعت رو نگاه کردم وایی یه ربع مونده به ۱۲ بود به سرعت از خونه بیرون رفتم و تاکسی گرفتمو رفتم
لایک؟!
۴.۶k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.