ری اکشن ران اگ دامن کوتاه بپوشید:) پارت۲:)
اینم از پارت آخر این کلا ۲ پارتی بود:)
لطفاً ب سوال های زیر هم لطفاً پاسخ بدید:)
.
ا/ت عصبی شد و داد کشید.
ران یکم بهم توجه کن منو باش بخاطرت این لباسهای مسخره رو پوشیدم هق...واقعاً لیاقت نداری هق...
ا/ت با چشمای اشکی از اتاق کار ران بیرون میره و در رو محکم پشت سرش میبنده و وارد اتاق خودش میشه و در رو قفل میکنه.
ران هم ک تازه فهمید چخبره از اتاق کارش میاد بیرون تا میخواد بره ت اتاقی ک ا/ت خوابیده میبینه در قفله.
میره داخل اتاق کارش و از داخل کشو کلید زاپاس رو میاره وقتی ارچز اتاق کارش میاد بیرون ی چیزی ب چشمش میخوره و بر میگرده سمت پذیرایی.
همه جا پر از گلبرگ گل بود و همه جا پر از شمع های روشن بود تازه ب خودش میاد میفهمه چی شده در اتاق رو با کلید باز میکنه و وارد اتاق میشه و میبینه.
ا/ت مثل ی بچه پنج ساله روی تخت دَمَر خوابیده و دارع گریه میکنه.
ران چند دقیقه همونجوری وایساده بود به ا/ت خیره شده بود.
ی دامن کوتاه و ی نیم تنه کوتاه و بعد اون لبخند معروفش رو زد.
و روی ا/ت ک دمر خوابید بود داشت گریه میکرد خوابید و در گوشش گفت:
ران:لیدی چرا داری گریه میکنه...ببخشید اگر عصبی بودم و تازه این دامن کوتاه رو ک برات خریده بودم رو پوشیدی ؟
فک کردم گفتی همچین دامن کوتاه رو نمیپوشی...
ولی همچنان ا/ت هیچ حرفی نمیزند ولی گریش تموم شده بود.
ران آروم دستشو روی رونای ا/ت میمالید و گفت:
ران:اگر برنگردی و باهام حرف نزنی مجبور میشم از پشت واردت کنم(با ی نیشخند).
.
بله اینم از پایان این ری اکشن:)
بعدی میخوام از کازوتورا بنویسم:)
حالا ی سوال بنظر شما ران از پشت وارد میکنه یا از جلو؟؟:)
گزینه اول یا گزینه دوم؟؟:)
ما کلا دوتا گزینه داریما سه تا گزینه نداریم:)
لطفاً ب سوال های زیر هم لطفاً پاسخ بدید:)
.
ا/ت عصبی شد و داد کشید.
ران یکم بهم توجه کن منو باش بخاطرت این لباسهای مسخره رو پوشیدم هق...واقعاً لیاقت نداری هق...
ا/ت با چشمای اشکی از اتاق کار ران بیرون میره و در رو محکم پشت سرش میبنده و وارد اتاق خودش میشه و در رو قفل میکنه.
ران هم ک تازه فهمید چخبره از اتاق کارش میاد بیرون تا میخواد بره ت اتاقی ک ا/ت خوابیده میبینه در قفله.
میره داخل اتاق کارش و از داخل کشو کلید زاپاس رو میاره وقتی ارچز اتاق کارش میاد بیرون ی چیزی ب چشمش میخوره و بر میگرده سمت پذیرایی.
همه جا پر از گلبرگ گل بود و همه جا پر از شمع های روشن بود تازه ب خودش میاد میفهمه چی شده در اتاق رو با کلید باز میکنه و وارد اتاق میشه و میبینه.
ا/ت مثل ی بچه پنج ساله روی تخت دَمَر خوابیده و دارع گریه میکنه.
ران چند دقیقه همونجوری وایساده بود به ا/ت خیره شده بود.
ی دامن کوتاه و ی نیم تنه کوتاه و بعد اون لبخند معروفش رو زد.
و روی ا/ت ک دمر خوابید بود داشت گریه میکرد خوابید و در گوشش گفت:
ران:لیدی چرا داری گریه میکنه...ببخشید اگر عصبی بودم و تازه این دامن کوتاه رو ک برات خریده بودم رو پوشیدی ؟
فک کردم گفتی همچین دامن کوتاه رو نمیپوشی...
ولی همچنان ا/ت هیچ حرفی نمیزند ولی گریش تموم شده بود.
ران آروم دستشو روی رونای ا/ت میمالید و گفت:
ران:اگر برنگردی و باهام حرف نزنی مجبور میشم از پشت واردت کنم(با ی نیشخند).
.
بله اینم از پایان این ری اکشن:)
بعدی میخوام از کازوتورا بنویسم:)
حالا ی سوال بنظر شما ران از پشت وارد میکنه یا از جلو؟؟:)
گزینه اول یا گزینه دوم؟؟:)
ما کلا دوتا گزینه داریما سه تا گزینه نداریم:)
۷.۶k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.