پارت ۷
پارت ۷
کیم و جئون
ویو ( پای ات رو نوازش کرد و لبش رو برد نزدیک و بوسش کرد و خوابیدن )
ویو ( ات زودتر بلند شد و لباس پوشید و صبحونه درست کرد و رفت تو اتاق )
ات . ددی جونم . ددییییی
جونگ کوک . اهوم جانم بیب
ات . ددی صبحت بخیر . بلند شو صبح شده
جونگ کوک . اهوم
ویو ( ات رو کشید تو بغل خودش )
جونگ کوک . پس من برم لباس بپوشم بیام صبحونه بخوریم
ات . باشه کوکی امروز پیش خودمی ها
جونگ کوک . باشه خانوم کوچولو
ات . اوم باشه ( خوشحال )
جونگ کوک ( خوشحال )
ویو ( جونگ کوک بلند شد و لباس پوشید و رفت صبحونه بخوره )
جونگ کوک . اوم خیلی خوش مزه شده
ات . ممنونم ددی
جونگ کوک . بیب امروز تهیونگ اینا بریم بیرون
ات . کجا ددی
جونگ کوک . تو و رزی برین لباس بخرین منم با تهیونگ پیشتونیم
ات . اوکی ددی
ویو ( تو لباس فروشی )
ات . رزییییییی
رزی . جانممم
ات . جونگ کوک اینا کجان
رزی . عم رفتن یه چیز بخرن بخورن تا ما لباس بخریم
ات . اها . اینو ببین
رزی . چیرو
ات . اون لباس نگا
رفتن پیش لباسه
رزی . خیلییییییییییی لختیعههههه هیچی نداره
ات . خوب پیش ددیم میپوشم
رزی . اوف اوف چه شود امشب ( خنده )
ات . ( خنده ) . تو هم بخر امشب تو تخت پیش تهیونگ بپوش
رزی . باشه ات جونم
خریدن و آمدن از مغازه بیرون . جونگ کوک و تهیونگ امدن
جونگ کوک . سلامممم چی خریدیییی
ات . عم امشب میبینی ( خنده )
تهیونگ . رزی جونم چی خریدی
رزی . مثله ات امشب میبینی ( خنده )
جونگ کوک . آخ جون ( خنده )
تهیونگ . آخ جون جونگ کوک سریع بریم خونه ( خنده )
رفتن خونه . ات اون لباسو پوشید امد رو پاهای جونگ کوک نشست
جونگ کوک . آخ جوننننن چه لباسییییی
پای ات رو نوازش کرد
ات . اهوم خوشگله
جونگ کوک خیلیییییییییی بیب . نمیتونم تحمل کنممممممم
ات . باشه ددی
ویو ( لبای ات رو با شدت خورد و رو خودشون پتو کشیدن و جونگ کوک تو همون حال بازم لبای ات رو با شدت میخورد )
ات . اوم خیلی به شدت میخوری . انقد میخوای
جونگ کوک . اوهم بزا ادامه بدم کار دارم باهات
❌😶
تا پارت بعدییییییییییییییس
لایککککک . کامنتتتتتتتتت فالووووووو
میزارم
کیم و جئون
ویو ( پای ات رو نوازش کرد و لبش رو برد نزدیک و بوسش کرد و خوابیدن )
ویو ( ات زودتر بلند شد و لباس پوشید و صبحونه درست کرد و رفت تو اتاق )
ات . ددی جونم . ددییییی
جونگ کوک . اهوم جانم بیب
ات . ددی صبحت بخیر . بلند شو صبح شده
جونگ کوک . اهوم
ویو ( ات رو کشید تو بغل خودش )
جونگ کوک . پس من برم لباس بپوشم بیام صبحونه بخوریم
ات . باشه کوکی امروز پیش خودمی ها
جونگ کوک . باشه خانوم کوچولو
ات . اوم باشه ( خوشحال )
جونگ کوک ( خوشحال )
ویو ( جونگ کوک بلند شد و لباس پوشید و رفت صبحونه بخوره )
جونگ کوک . اوم خیلی خوش مزه شده
ات . ممنونم ددی
جونگ کوک . بیب امروز تهیونگ اینا بریم بیرون
ات . کجا ددی
جونگ کوک . تو و رزی برین لباس بخرین منم با تهیونگ پیشتونیم
ات . اوکی ددی
ویو ( تو لباس فروشی )
ات . رزییییییی
رزی . جانممم
ات . جونگ کوک اینا کجان
رزی . عم رفتن یه چیز بخرن بخورن تا ما لباس بخریم
ات . اها . اینو ببین
رزی . چیرو
ات . اون لباس نگا
رفتن پیش لباسه
رزی . خیلییییییییییی لختیعههههه هیچی نداره
ات . خوب پیش ددیم میپوشم
رزی . اوف اوف چه شود امشب ( خنده )
ات . ( خنده ) . تو هم بخر امشب تو تخت پیش تهیونگ بپوش
رزی . باشه ات جونم
خریدن و آمدن از مغازه بیرون . جونگ کوک و تهیونگ امدن
جونگ کوک . سلامممم چی خریدیییی
ات . عم امشب میبینی ( خنده )
تهیونگ . رزی جونم چی خریدی
رزی . مثله ات امشب میبینی ( خنده )
جونگ کوک . آخ جون ( خنده )
تهیونگ . آخ جون جونگ کوک سریع بریم خونه ( خنده )
رفتن خونه . ات اون لباسو پوشید امد رو پاهای جونگ کوک نشست
جونگ کوک . آخ جوننننن چه لباسییییی
پای ات رو نوازش کرد
ات . اهوم خوشگله
جونگ کوک خیلیییییییییی بیب . نمیتونم تحمل کنممممممم
ات . باشه ددی
ویو ( لبای ات رو با شدت خورد و رو خودشون پتو کشیدن و جونگ کوک تو همون حال بازم لبای ات رو با شدت میخورد )
ات . اوم خیلی به شدت میخوری . انقد میخوای
جونگ کوک . اوهم بزا ادامه بدم کار دارم باهات
❌😶
تا پارت بعدییییییییییییییس
لایککککک . کامنتتتتتتتتت فالووووووو
میزارم
۳.۹k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.