پارت شانزدهم
(هانول:)
این دو روز گذشت این صحنه فیلمبرداری چقدر رو مخه
اما این دو روز به جونگ سو خیلی مشکوکم هروقت ریوجین گم میشه اینم گم میشه اگه چیزی فکر کنم درست باشه دیگه وای به حال جونگ سو
اخه پسره احمق اگه میخواهی رابطه داشته باشی مثل آدم باش باید هر چقدر عشقش کشید باید کات کنه
اینو دیگه نمیزارم همچین اتفاقی بیوفته
صحنه فیلمبرداری هم رستوران بود پشت رستوران هم پارک بود همه توی پارک بودن داشتن استراحت میکردن
که جونگ سو دیدم از کاروان اومد پایین یه نگاهی به دورو برش انداخت رفت پشت کاروان
منم دیگه کنجکاو شدم که این پسره چیکار میکنه
دنبالش رفتم
چیییییییییی……….جونگ سو و ریوجین داشتن دیگه همو میبوسیدن این دیگه چی بود
دیگه هیچکس نمیتونه به دادت برسه پسره گاو
رفتم یه جایی نشستم داشتم قهوه امو میخوردم
که جونگ سو اومد بعدشم ریوجین
جونگ سو :..خسته نباشید
(منو دید اومد داشت میومد پیشم دستشو بلند کرد)
جونگ سو :..هی هانول اونجایی
(منم دستمو تکون دادم براش )
بلند شدم داشتم خودمو مثل این ورزشکارا گرم میکردم
جونگ سو::..هانول چیکار میکنی
هانول:..هیچی از فضای اینجا خیلی خوشم اومده
جونگ سو:..اره خیلی خوبه ببین……
(با داد گفتم جوری که همه نگاها اومد سمت منو جونگ سو)
هانول:…فرااااااااااررررر کن
جونگ سو:…چ…ی..چی…چرا….
(که فرار کرد منم افتادم دنبالش )
جونگ سو:..هانول من چیکار کردم
هانول :..خودت میدونی وایستا ببینم
جونگ سو :..باز چیکار کردم چرا بی دلیل افتادی دنبالم
هانول:..چی بی دلیل بهت نگفتم سمت ریوجین
نری
جونگ سو:..وای دیگه کارم ساختسس
هانول:..صبر کن ببینم
جونگ سو:..کمکم کنید بابا دارن پسره یکی دونت رو میکشن
هانول:..تو وایستا
(که جونگ سو افتاد هاااا منم رفتم پشت کمرش نشستم داشتم میزدمش
که کمرشو بالا آورد جلو افتادم میخواست فرار کنه
منم کم نیاوردم پاشو گرفتم که خورد به زمین اونم دماغش شکست
داشت خون میومد
جونگ سو :…باباااااااا دماغ خوشگلمو شکست
هانول:..حقته پسره خر
(سرمو بالا اوردم که همه دوروبرمون جمع شدن )
رییس:..هانول و جونگ سو بعد از صحنه فیلمبرداری بیایی کمپانی اتاق من
منو جونگ سو یه نگاهی به خودمون انداختیم
جونگ سو :..همش تقصیر توعههه
هانول:.خفه شو تا نزدم دندوناتو نشکنم
این دو روز گذشت این صحنه فیلمبرداری چقدر رو مخه
اما این دو روز به جونگ سو خیلی مشکوکم هروقت ریوجین گم میشه اینم گم میشه اگه چیزی فکر کنم درست باشه دیگه وای به حال جونگ سو
اخه پسره احمق اگه میخواهی رابطه داشته باشی مثل آدم باش باید هر چقدر عشقش کشید باید کات کنه
اینو دیگه نمیزارم همچین اتفاقی بیوفته
صحنه فیلمبرداری هم رستوران بود پشت رستوران هم پارک بود همه توی پارک بودن داشتن استراحت میکردن
که جونگ سو دیدم از کاروان اومد پایین یه نگاهی به دورو برش انداخت رفت پشت کاروان
منم دیگه کنجکاو شدم که این پسره چیکار میکنه
دنبالش رفتم
چیییییییییی……….جونگ سو و ریوجین داشتن دیگه همو میبوسیدن این دیگه چی بود
دیگه هیچکس نمیتونه به دادت برسه پسره گاو
رفتم یه جایی نشستم داشتم قهوه امو میخوردم
که جونگ سو اومد بعدشم ریوجین
جونگ سو :..خسته نباشید
(منو دید اومد داشت میومد پیشم دستشو بلند کرد)
جونگ سو :..هی هانول اونجایی
(منم دستمو تکون دادم براش )
بلند شدم داشتم خودمو مثل این ورزشکارا گرم میکردم
جونگ سو::..هانول چیکار میکنی
هانول:..هیچی از فضای اینجا خیلی خوشم اومده
جونگ سو:..اره خیلی خوبه ببین……
(با داد گفتم جوری که همه نگاها اومد سمت منو جونگ سو)
هانول:…فرااااااااااررررر کن
جونگ سو:…چ…ی..چی…چرا….
(که فرار کرد منم افتادم دنبالش )
جونگ سو:..هانول من چیکار کردم
هانول :..خودت میدونی وایستا ببینم
جونگ سو :..باز چیکار کردم چرا بی دلیل افتادی دنبالم
هانول:..چی بی دلیل بهت نگفتم سمت ریوجین
نری
جونگ سو:..وای دیگه کارم ساختسس
هانول:..صبر کن ببینم
جونگ سو:..کمکم کنید بابا دارن پسره یکی دونت رو میکشن
هانول:..تو وایستا
(که جونگ سو افتاد هاااا منم رفتم پشت کمرش نشستم داشتم میزدمش
که کمرشو بالا آورد جلو افتادم میخواست فرار کنه
منم کم نیاوردم پاشو گرفتم که خورد به زمین اونم دماغش شکست
داشت خون میومد
جونگ سو :…باباااااااا دماغ خوشگلمو شکست
هانول:..حقته پسره خر
(سرمو بالا اوردم که همه دوروبرمون جمع شدن )
رییس:..هانول و جونگ سو بعد از صحنه فیلمبرداری بیایی کمپانی اتاق من
منو جونگ سو یه نگاهی به خودمون انداختیم
جونگ سو :..همش تقصیر توعههه
هانول:.خفه شو تا نزدم دندوناتو نشکنم
۲۷۹
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.