سناریو فیک
خانواده بد
P9
*تو اینجا چیکار میکنی
+تو اینجا چیکار میکنی
منشی:خانم پارک یادم رفت بهتون بهم اقای کیم چون حالشون خوب نبود گفتن که پسرشون میان برای قرار داد
*چی یعنی تو با این سنت صاحب این شرکتی
+خب اره بعدشم چه ربطی به سن داره
*خیلیم ربط داره
+ببین من خیلی سرم شلوغ پس حوصله ی سر و کله زدن با تورو ندارم پس سریع قرار دادو امضا کن که میخوام برم
*نه که من خیلی وقت آزاد دارم
قرار دادو امضا کردن و تهیونگ رفت
ویو تهیونگ
خیلی برام عجیب بود که اون دختر با همچین سنی صاحب یه شرکتی به این معروفی باشه که بابای من که خیلی معروف سهام دار شرکتش واقعا برام عجیب
P9
*تو اینجا چیکار میکنی
+تو اینجا چیکار میکنی
منشی:خانم پارک یادم رفت بهتون بهم اقای کیم چون حالشون خوب نبود گفتن که پسرشون میان برای قرار داد
*چی یعنی تو با این سنت صاحب این شرکتی
+خب اره بعدشم چه ربطی به سن داره
*خیلیم ربط داره
+ببین من خیلی سرم شلوغ پس حوصله ی سر و کله زدن با تورو ندارم پس سریع قرار دادو امضا کن که میخوام برم
*نه که من خیلی وقت آزاد دارم
قرار دادو امضا کردن و تهیونگ رفت
ویو تهیونگ
خیلی برام عجیب بود که اون دختر با همچین سنی صاحب یه شرکتی به این معروفی باشه که بابای من که خیلی معروف سهام دار شرکتش واقعا برام عجیب
۱۲۰
۱۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.