پایان خوش
پایان خوش
پارت 3
ا/ت: ظرفا رو جمع کردم و شستم
بعد رفتم بالا توی اتاقم
گوشیم رو برداشتم
یکم نگاه گوشیم کردم بد خوابیدم
خوابم نمی برد
بلند شدم نشستم برام سوال بود داخل اتاق من چیکار می کرد این موضوع فکرم و
خیلی مشغول کرده بود
رفتم در کشو باز کردم تا کرم پام رو بزنم دیدم یه جعبه کوچیک اونجاست
ا/ت: این چیه
جعبه رو برداشتم بازش کردم دیدم یک گردنبند روی اول اسم من نوشته بود
گفتم نکنه تهیونگ این جعبه رو گذاشته
گردنبند و در نیاوردم در جعبه رو بستم گذاشتم سر جاش
(ادامه پارت بعدی)
پارت 3
ا/ت: ظرفا رو جمع کردم و شستم
بعد رفتم بالا توی اتاقم
گوشیم رو برداشتم
یکم نگاه گوشیم کردم بد خوابیدم
خوابم نمی برد
بلند شدم نشستم برام سوال بود داخل اتاق من چیکار می کرد این موضوع فکرم و
خیلی مشغول کرده بود
رفتم در کشو باز کردم تا کرم پام رو بزنم دیدم یه جعبه کوچیک اونجاست
ا/ت: این چیه
جعبه رو برداشتم بازش کردم دیدم یک گردنبند روی اول اسم من نوشته بود
گفتم نکنه تهیونگ این جعبه رو گذاشته
گردنبند و در نیاوردم در جعبه رو بستم گذاشتم سر جاش
(ادامه پارت بعدی)
۱۹.۰k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.