زندگی با یک مافیا 🖤🙂
p10
جونگ کوک : حالا چیکار کنیم هیونگ ؟
شوگا : مجبوریم تمام مراحل رو بریم
شوگا : البته شکا مجبور نیستین همراه من بیاین خودم مراحل رو رد میکنم
جین : نوچ همه باهم شروع کردیم
جیمین : با هم تموم میکنیم
نامجون : ما پشتتیم
شوگا : مرسی بچه ها
دینگ ( صدا مسیج )
؟؟؟ : برای مرحله ی دوم بدن هیچ اسلحه ای ( نمد درسته یا نه ) به این لوکیشن بیا
تهیونگ : چی گفته ؟
شوگا : ( خوندن مسیج )
هوپ : ما باهات میایم
شوگا : عاااااااا باش
( ات ویو )
گوشیم ! گوشیم نیست !
وای نه حالا چجوری فرار کنم ؟ باید یه راهی باشه !
جک : هیچ راهی برای فرار نیست
ات : یااااا ذهن میخوای ؟
جک : نه از جوری که به پنجره چسبیده میفهمم
جک : بیا لباس برات آوردم برای دو سه هفته نمیتونی که همش این تنت باشه
ات : دو سه هفتههههههه !!!! من عکاسی دارم
جک : به من مربوط نمی باشد
جک : خب من رفتم
ات : وایسا !
ات : گوشیم کجاست ؟
جک : داریم باهاش به شوگا جونت پیام میدیم
ات : یااااا گوشی یه چیز شخصی هست !
جک : به من مربوط نیست
جک از اتاق رفت و در و قفل کرد
من باید فرار کنم باید ولی چجوری ؟
رفتم سمت لباس ها یکیشون رو انتخاب کردم و پوشیدم
رو تخت دراز کشیدم سعی کردم به هیچی فکر نکنم و بخوابم
ولی نمی شد
خ
م
ا
ر
ی
برای پارت بعد :
لایک : ۴ تا
کامنت : ۶ تا
تا پارت بعد بای بای 🫶🏻❤️
جونگ کوک : حالا چیکار کنیم هیونگ ؟
شوگا : مجبوریم تمام مراحل رو بریم
شوگا : البته شکا مجبور نیستین همراه من بیاین خودم مراحل رو رد میکنم
جین : نوچ همه باهم شروع کردیم
جیمین : با هم تموم میکنیم
نامجون : ما پشتتیم
شوگا : مرسی بچه ها
دینگ ( صدا مسیج )
؟؟؟ : برای مرحله ی دوم بدن هیچ اسلحه ای ( نمد درسته یا نه ) به این لوکیشن بیا
تهیونگ : چی گفته ؟
شوگا : ( خوندن مسیج )
هوپ : ما باهات میایم
شوگا : عاااااااا باش
( ات ویو )
گوشیم ! گوشیم نیست !
وای نه حالا چجوری فرار کنم ؟ باید یه راهی باشه !
جک : هیچ راهی برای فرار نیست
ات : یااااا ذهن میخوای ؟
جک : نه از جوری که به پنجره چسبیده میفهمم
جک : بیا لباس برات آوردم برای دو سه هفته نمیتونی که همش این تنت باشه
ات : دو سه هفتههههههه !!!! من عکاسی دارم
جک : به من مربوط نمی باشد
جک : خب من رفتم
ات : وایسا !
ات : گوشیم کجاست ؟
جک : داریم باهاش به شوگا جونت پیام میدیم
ات : یااااا گوشی یه چیز شخصی هست !
جک : به من مربوط نیست
جک از اتاق رفت و در و قفل کرد
من باید فرار کنم باید ولی چجوری ؟
رفتم سمت لباس ها یکیشون رو انتخاب کردم و پوشیدم
رو تخت دراز کشیدم سعی کردم به هیچی فکر نکنم و بخوابم
ولی نمی شد
خ
م
ا
ر
ی
برای پارت بعد :
لایک : ۴ تا
کامنت : ۶ تا
تا پارت بعد بای بای 🫶🏻❤️
۵.۸k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.