روزی روزگاری عشق ... part 3 ... فصل 2
خبر نگار : دیشب رئیس کیم ، مدیر شرکت ... سکته خفیفی را پشت سر گزاشت و بعد از اون تصمیم گرفتن از جایگاه خود انصراف بدن و جانشینی برای خود انتخواب کنن ... و این آغاز جنگ جانشینی است ... منتظر خبر های جدید باشید
باباش : یعنی الان تهیونگ جانشین میشه ؟
جانگ می : امکانش هست ... اون نسبت به بقیه ی وارثا بهتره * سعی در نلرزیدن صداش
لونا : مامانییی ... این اقاهه ... اینو میشناسی؟
جانگ می: آره
لونا : اون تیه ؟
جانگ می: بعدا خودت میفهمی
لونا : تِی ؟
جانگ می : به زودی
لونا : مامانی ... من دوشنمه
جانگ می : پس بزن بریم صبحونه بخوریم * لبخند
لونا : بلیمممم * ذوق
باباش : لبخند *
لونا : مامانی
جانگ می : جانم
لونا : میگم املوز کال دالی ؟
جانگ می : امروز یکم کارام کمترن ... چطور ؟
لونا : میشه باهم باژی تونیم ؟
جانگ می : اوهوم
لونا : هولااااا
جانگ می : خب مثلا چه بازی ؟
لونا : مامانی ... تاب بازی ؟
جانگ می : اوهوم
لونا : هولااااااا * پرید بغل مامانش
جانگ می : صبحونتو بخور تا بریم بازی کنیم
باباش : بچه شدی ؟
جانگ می : آله من بشه توعم * خنده
باباش : از خنده قهوش تو گلوش گیر کرد*
...
لایک : ۱۳
کامنت: ۶
باباش : یعنی الان تهیونگ جانشین میشه ؟
جانگ می : امکانش هست ... اون نسبت به بقیه ی وارثا بهتره * سعی در نلرزیدن صداش
لونا : مامانییی ... این اقاهه ... اینو میشناسی؟
جانگ می: آره
لونا : اون تیه ؟
جانگ می: بعدا خودت میفهمی
لونا : تِی ؟
جانگ می : به زودی
لونا : مامانی ... من دوشنمه
جانگ می : پس بزن بریم صبحونه بخوریم * لبخند
لونا : بلیمممم * ذوق
باباش : لبخند *
لونا : مامانی
جانگ می : جانم
لونا : میگم املوز کال دالی ؟
جانگ می : امروز یکم کارام کمترن ... چطور ؟
لونا : میشه باهم باژی تونیم ؟
جانگ می : اوهوم
لونا : هولااااا
جانگ می : خب مثلا چه بازی ؟
لونا : مامانی ... تاب بازی ؟
جانگ می : اوهوم
لونا : هولااااااا * پرید بغل مامانش
جانگ می : صبحونتو بخور تا بریم بازی کنیم
باباش : بچه شدی ؟
جانگ می : آله من بشه توعم * خنده
باباش : از خنده قهوش تو گلوش گیر کرد*
...
لایک : ۱۳
کامنت: ۶
۷.۰k
۲۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.