عشق سیاه و سفید...~part: ۳۳
(قاشق بعدیو خورد تا اینکه کیونگ اومد پایین و ا/ت ترسیده بود و غذایی که تو دهنش مونده بودو غورت داد..... کیونگ اومد دقیقا روبروی ا/ت وایستاد و ا/ت با چشمای گرد شده و ترسیده داشت نگاش میکرد.... کیونگ یه سیلی محکم به ا/ت میزنه که صورتش برمیگرده و قاشق از دستش میوفته و رد دستاش رو صورت ا/ت میمونه ا/ت سرشو بر میگردونه و زمینو نگاه میکنه و اروم گریه میکنه کیونگ ظرف غذارو محکم پرت میکنه و میشکنه و با داد به طرف سینو میگه:....)
کیونگ:سینو مگه من نگفتم بهش یچی یاد بده اومدی بهش یچی میدی بخوره؟! تو از اونم دستو پا چلفتی تریییییی(دادو عصبانی)
سینو:(سرشو میندازه پایین از ترسو میگه)چشم ارباب...!
کیونگ: ناهارمم باید تا چند دقیقع دیگه حاضر باشه و اینکع ا/ت میاره اتاقم..
ا/ت: چ... چشم(گریه ریز)
(کیونگ با قدم های درشت به سمت اتاقش میره....بعد رفتن کیونگ سینو میاد طرف ا/ت و میگه:....)
سینو: ا/ت حالت خوبه؟!
ا/ت:(زود اشکاشو پاک میکنه و میگه) اره بابا مهم نیس...
سینو:ا/ت تو با کیونگ همسنی؟!
ا/ت: نه یکسال از م بزرگتره....
سینو:(تو ذهن خودش میگه: اخیییی دختره ی بیچاره تو سن ۱۸سالگی داره عذاب میبینه)
سینو: اها
سینو: اگه یه تِی بهت بدم میتونی سرامیک های سالنو قشنگ تمیز کنی؟!
(ا/ت با این که کل بدنش کبودبود و درد داشت میگه:...)
ا/ت: آ... اره حتما بده بده تا تمیز کنم(در همین شرایط هم لبخند میزنه...
★..
★..
★..
𝒲𝒽𝒶𝓉 𝒹𝑜 𝓎𝑜𝓊 𝓉𝒽𝒾𝓃𝓀 𝓌𝒾𝓁𝓁 𝒷𝑒 𝓉𝒽𝑒 𝑒𝓃𝒹 𝑜𝒻 𝓉𝒽𝒾𝓈 𝓈𝓉𝑜𝓇𝓎?! ❤️🩹🦩☃️
کیونگ:سینو مگه من نگفتم بهش یچی یاد بده اومدی بهش یچی میدی بخوره؟! تو از اونم دستو پا چلفتی تریییییی(دادو عصبانی)
سینو:(سرشو میندازه پایین از ترسو میگه)چشم ارباب...!
کیونگ: ناهارمم باید تا چند دقیقع دیگه حاضر باشه و اینکع ا/ت میاره اتاقم..
ا/ت: چ... چشم(گریه ریز)
(کیونگ با قدم های درشت به سمت اتاقش میره....بعد رفتن کیونگ سینو میاد طرف ا/ت و میگه:....)
سینو: ا/ت حالت خوبه؟!
ا/ت:(زود اشکاشو پاک میکنه و میگه) اره بابا مهم نیس...
سینو:ا/ت تو با کیونگ همسنی؟!
ا/ت: نه یکسال از م بزرگتره....
سینو:(تو ذهن خودش میگه: اخیییی دختره ی بیچاره تو سن ۱۸سالگی داره عذاب میبینه)
سینو: اها
سینو: اگه یه تِی بهت بدم میتونی سرامیک های سالنو قشنگ تمیز کنی؟!
(ا/ت با این که کل بدنش کبودبود و درد داشت میگه:...)
ا/ت: آ... اره حتما بده بده تا تمیز کنم(در همین شرایط هم لبخند میزنه...
★..
★..
★..
𝒲𝒽𝒶𝓉 𝒹𝑜 𝓎𝑜𝓊 𝓉𝒽𝒾𝓃𝓀 𝓌𝒾𝓁𝓁 𝒷𝑒 𝓉𝒽𝑒 𝑒𝓃𝒹 𝑜𝒻 𝓉𝒽𝒾𝓈 𝓈𝓉𝑜𝓇𝓎?! ❤️🩹🦩☃️
۱۰.۶k
۰۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.