سناریو
سناریو
وقتی که با پسر دایت که زن داره میری بیرون بدون این که به اونا بگی و اونا هم نمیدونن که زن داره پسر دایت اصلا نمیدونن رفتی بیرون.
سوکجین: (داره آشپذی میکنه تو از در میای داخل تو هم اصلا هواست به جین نبود) اهم اهم ا.ت: او سلام ندیدمت جین: اره چیزه خیلی کوچیکی هستم ا.ت: چیشده جین، جین: کجا بودی ا.ت: با پسر دایم بودم جین: چییییییییی ا.ت: به خدا زن داره فقط میخواست درباره یچیزی ازم مشورت بگیره جین: آها اوکی
یونگی: (رو مبل نشست و سرش داخل گوشی هست) کجا بودی ا.ت: پیش پسر دایم شوگا: اون پدر سگ رو ببینم زنده زنده خاکش میکنم ا.ت: هی گربه کوچولوی من اون زن داره فقط رفتم خونشون ببینمشون شوگا: اوکی فقط خدا رو شکر کن که زن داره
هسوک: سلام سان شاین کوچولوم ا.ت: سلام هپی جیهوپ: کجا بودی ها ا.ت: پیش پسر دایم (جیهوپ خودش از قبل میشناختش نگران و عصبانی نشد) هپی: همون که زن داره دیگه ا.ت: اره هوپی: خوب خوبه
نامجون: کجا بودی ا.ت: سلام نامی نامجون: نگفتی کجا بودی ا.ت: پیش پسر دایم نامی: تو آدرس خونش رو بده من برم خفش کنم ا.ت: نه نه نامی زن داره و من هم رفته بودم باهاشون درس بخونم ازم کوچیکتر هستن میخواستم باهاشون درس کار کنم نامی: آفرین دختر کوچولوم که رو ددیت رفتی.
جیمین: مثل جیهوپ
تهیونگ: کدوم گوری بودی ا.ت: پیش پسر دایم ته: چرا رفت بودی پیش اون ا.ت: بچه داره میخواست براش لباس و وسایل بخره چون زنش نمیدونه که بچش دختر هست یا پسر من باهاش رفتم و میدونست که من سلیقم خوب هست به من گفت باهاش برم دیگه
کوک: مثل ته
#micha
وقتی که با پسر دایت که زن داره میری بیرون بدون این که به اونا بگی و اونا هم نمیدونن که زن داره پسر دایت اصلا نمیدونن رفتی بیرون.
سوکجین: (داره آشپذی میکنه تو از در میای داخل تو هم اصلا هواست به جین نبود) اهم اهم ا.ت: او سلام ندیدمت جین: اره چیزه خیلی کوچیکی هستم ا.ت: چیشده جین، جین: کجا بودی ا.ت: با پسر دایم بودم جین: چییییییییی ا.ت: به خدا زن داره فقط میخواست درباره یچیزی ازم مشورت بگیره جین: آها اوکی
یونگی: (رو مبل نشست و سرش داخل گوشی هست) کجا بودی ا.ت: پیش پسر دایم شوگا: اون پدر سگ رو ببینم زنده زنده خاکش میکنم ا.ت: هی گربه کوچولوی من اون زن داره فقط رفتم خونشون ببینمشون شوگا: اوکی فقط خدا رو شکر کن که زن داره
هسوک: سلام سان شاین کوچولوم ا.ت: سلام هپی جیهوپ: کجا بودی ها ا.ت: پیش پسر دایم (جیهوپ خودش از قبل میشناختش نگران و عصبانی نشد) هپی: همون که زن داره دیگه ا.ت: اره هوپی: خوب خوبه
نامجون: کجا بودی ا.ت: سلام نامی نامجون: نگفتی کجا بودی ا.ت: پیش پسر دایم نامی: تو آدرس خونش رو بده من برم خفش کنم ا.ت: نه نه نامی زن داره و من هم رفته بودم باهاشون درس بخونم ازم کوچیکتر هستن میخواستم باهاشون درس کار کنم نامی: آفرین دختر کوچولوم که رو ددیت رفتی.
جیمین: مثل جیهوپ
تهیونگ: کدوم گوری بودی ا.ت: پیش پسر دایم ته: چرا رفت بودی پیش اون ا.ت: بچه داره میخواست براش لباس و وسایل بخره چون زنش نمیدونه که بچش دختر هست یا پسر من باهاش رفتم و میدونست که من سلیقم خوب هست به من گفت باهاش برم دیگه
کوک: مثل ته
#micha
۱۱.۰k
۱۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.