بوک : آرزو عجیب ولی شیرین پارت : هفتم
+ یعنی ...
# اره دیگه من خود گوجو ام ..
+ واییی
+ من برم اتاق الان بر میگردم
× من میرم باهاش
× هی هی اوکینو چیکار میکنی ؟
+ نباید ببینه نباید ببینه
× ای وای خاک بر سرم راست میگی
* دوستان اینا دو نفر طرح فرش طرح کاغذ دیواریشون عکس گوجو و دازای هست *
+ ببینه از خجالت آب می__
# چقدر من تو این عکس جذاب شدمممم
+ ای وای ..
_ این منممممم
_ وای خدا ..
# خون مماخ شدمممم
+ جویی بحث و عوض کن سریع باش
× خبببب شیرینی میخوری ؟
# اره کو ؟ بده من ؟ ردش کن بیاد
× چیو ؟
# شیرینی
_ اره منم میخوام
× بهتر نیست آقایون برن شیرینی درست کنن با هم یکم ویدوزمون بالا بیاد ؟
+ موافقم ، گمشید بیرون
# اوکی ولی قبلش میخوام این خانم جذاب رو بترسونمممممممممممم * اوکینو رو میگه *
( گوجو میگه: تاداااالااام ) اوکینو جیغ میکشه و خلاصه گوش همه رو کر میکنه و از شدت ترسیدن میپره تو بغل گوجو (بیهوش میشه) جویی : یه تکونی به خودتون بدین و این بنده خدا رو جمعش کنید [ بعد گوجو اوکینو رو میزاره روی تخت و میرن تو آشپزخونه که برینن بهش گوجو داره با پیشبند گل گلی مامان جویی پنکیک درست میکنه و
دازای هم داره لباس چویا رو سرخ میکنه و عکس میگیره تا براش بفرسته و حرصش بده ( خب کرم داره دیگه )
که ناگهان:
شپلقققق💢💢💢💢💢💢💢💢💥💥💥💥
حالا شما حدس بزنید یعنی چی میتونه باشه ؟؟؟
این پارت هم با کمک مغز متفکر عزیزم
nikou9090
انجام شد ...
# اره دیگه من خود گوجو ام ..
+ واییی
+ من برم اتاق الان بر میگردم
× من میرم باهاش
× هی هی اوکینو چیکار میکنی ؟
+ نباید ببینه نباید ببینه
× ای وای خاک بر سرم راست میگی
* دوستان اینا دو نفر طرح فرش طرح کاغذ دیواریشون عکس گوجو و دازای هست *
+ ببینه از خجالت آب می__
# چقدر من تو این عکس جذاب شدمممم
+ ای وای ..
_ این منممممم
_ وای خدا ..
# خون مماخ شدمممم
+ جویی بحث و عوض کن سریع باش
× خبببب شیرینی میخوری ؟
# اره کو ؟ بده من ؟ ردش کن بیاد
× چیو ؟
# شیرینی
_ اره منم میخوام
× بهتر نیست آقایون برن شیرینی درست کنن با هم یکم ویدوزمون بالا بیاد ؟
+ موافقم ، گمشید بیرون
# اوکی ولی قبلش میخوام این خانم جذاب رو بترسونمممممممممممم * اوکینو رو میگه *
( گوجو میگه: تاداااالااام ) اوکینو جیغ میکشه و خلاصه گوش همه رو کر میکنه و از شدت ترسیدن میپره تو بغل گوجو (بیهوش میشه) جویی : یه تکونی به خودتون بدین و این بنده خدا رو جمعش کنید [ بعد گوجو اوکینو رو میزاره روی تخت و میرن تو آشپزخونه که برینن بهش گوجو داره با پیشبند گل گلی مامان جویی پنکیک درست میکنه و
دازای هم داره لباس چویا رو سرخ میکنه و عکس میگیره تا براش بفرسته و حرصش بده ( خب کرم داره دیگه )
که ناگهان:
شپلقققق💢💢💢💢💢💢💢💢💥💥💥💥
حالا شما حدس بزنید یعنی چی میتونه باشه ؟؟؟
این پارت هم با کمک مغز متفکر عزیزم
nikou9090
انجام شد ...
۱۱.۰k
۱۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.