عشق وحشی ارباب 🖤🤤🔪 پارت 15
شرط پارت بعد
49 لایک
45 کامنت
علامت ا/ت +
علامت تهیونگ _
علامت سوک ~
علامت کوک *
ا/ت کم کم داشت میخوابید که کوک صداش کرد:
* ا/تتتتتتتتتتتت
+ چته😒
* دلت میاد منو بغل نکنی بخوای بخوابی
😳+
تهیونگ سمت کوک هجوم برد و از تخت انداختش پایین.
ا/ت عصبی شد و خودشو کشوند لبه تخت.
* وحشی کمرم شکست
+ خوبی کوک😢
_ کوک خیلی داری زیاده روی میکنی
* اصلا به تو ربطی نداره
_ داره
*کجاش به تو ربط داره
_ همه جاش
سوک از رفتار های کوک عصبی بود و حوصله دعوا هم نداشت.
سوک از اتاق بیرون رفت و محکم در رو پشت سرش بست.
قیافه ا/ت و کوک و تهیونگ = 😐😳😐
+ خسته شدم دیگه 😓
* از چی
+ از زندگی
* تو تا منو داری نباید از زندگی سیر بشی
تهیونگ که عصبی بود یقه لباس کوک رو گرفت و پَرتش کرد که خورد به دیوار.
ا/ت از تخت پایین رفت و باز پاهاش درد گرفت ولی خودشو به کوک که گوشه اتاق افتاده بود رسوند.
ا/ت دستش رو پشت سر کوک گذاشت و دستاش خونی شد😦
+ تهیونگ گمشووووووو بیرون نمیخوام ببینمت (با بغض و داد و اعصبانیت)
تهیونگ با رفتار ا/ت ناراحت شد و از اتاق رفت بیرون و در رو محکم بست.
کوک سرش خونی بود ولی هنوز بی هوش نشده بود.
+ کوک (با بغض)
* جانم (با بی حالی)
+ لطفا پاشو بریم بیمارستان (با بغض)
* شرط داره
+ هر چی باشه قبوله
* امشب تو بغل من بخوابی و اختیارت دست من باشه
+ کوک ولی نمیشه😓😢😭
* نترس من کاری باهات نمیکنم چون دوست ندارم اذیت بشی چه از طرف خودم چه هر کس دیگه
+ ولی......
* ولی چی😔
+ باشه ولی الان پاشو بریم بیمارستان 😭
* باشه
ا/ت کمک کوک کرد تا بلند بشه و برن بیمارستان.
کوک و ا/ت به بدبختی رسیدن به ماشین کوک و سوار شدن ـ
کوک با درد ماشین رو روشن کرد و به طرف بیمارستان حرکت کرد.
ا/ت همش با نگرانی به کوک نگاه نیکرد و بغض کرده بود.
* چیزی نیست عزیزم نگران نباش
+ چطوری چیزی نیست (با بغض)
* بسه ا/ت قول میدم چیزی به جز یه زخم نباشه
+ امیدوارم
کوک و ا/ت بعد از چند دقیقه به به مقصد رسیدن و از ماشین پیاده شدن و به داخل بیمارستان حرکت کردن.
چند دقیقه بعد بررسی سر کوک توسط دکتر تموم شد و دکتر گفت:
دکتر: فقط یه زخمه که اگر دوباره به سَرتون فشار نیارید و دارو هایی که تجویز کردم رو به خاطر زودتر خوب شدن زخم بخورید تا دو روز دیگه خوب میش.
+ خیلی ممنونم آقای دکتر 😍 خسته نباشید خدانگهدار
* ممنونم خدانگهدار
دکتر: خواهش میکنم خداحافظ
ا/ت و کوک سوار ماشین شدن و سمت خونه حرکت کردن.
وقتی رسیدن خونه ا/ت دست کوک رو گرفت و بُرد تو آشپزخونه و یه لیوان آب بهش داد و گفت:
+ همین الان قرص هاتو بخور
کوک قرص هاشو خورد که دید ا/ت به زور روی پاهاش وایساده.
......
تا پارت بعد در خماری بمانید🤣
49 لایک
45 کامنت
علامت ا/ت +
علامت تهیونگ _
علامت سوک ~
علامت کوک *
ا/ت کم کم داشت میخوابید که کوک صداش کرد:
* ا/تتتتتتتتتتتت
+ چته😒
* دلت میاد منو بغل نکنی بخوای بخوابی
😳+
تهیونگ سمت کوک هجوم برد و از تخت انداختش پایین.
ا/ت عصبی شد و خودشو کشوند لبه تخت.
* وحشی کمرم شکست
+ خوبی کوک😢
_ کوک خیلی داری زیاده روی میکنی
* اصلا به تو ربطی نداره
_ داره
*کجاش به تو ربط داره
_ همه جاش
سوک از رفتار های کوک عصبی بود و حوصله دعوا هم نداشت.
سوک از اتاق بیرون رفت و محکم در رو پشت سرش بست.
قیافه ا/ت و کوک و تهیونگ = 😐😳😐
+ خسته شدم دیگه 😓
* از چی
+ از زندگی
* تو تا منو داری نباید از زندگی سیر بشی
تهیونگ که عصبی بود یقه لباس کوک رو گرفت و پَرتش کرد که خورد به دیوار.
ا/ت از تخت پایین رفت و باز پاهاش درد گرفت ولی خودشو به کوک که گوشه اتاق افتاده بود رسوند.
ا/ت دستش رو پشت سر کوک گذاشت و دستاش خونی شد😦
+ تهیونگ گمشووووووو بیرون نمیخوام ببینمت (با بغض و داد و اعصبانیت)
تهیونگ با رفتار ا/ت ناراحت شد و از اتاق رفت بیرون و در رو محکم بست.
کوک سرش خونی بود ولی هنوز بی هوش نشده بود.
+ کوک (با بغض)
* جانم (با بی حالی)
+ لطفا پاشو بریم بیمارستان (با بغض)
* شرط داره
+ هر چی باشه قبوله
* امشب تو بغل من بخوابی و اختیارت دست من باشه
+ کوک ولی نمیشه😓😢😭
* نترس من کاری باهات نمیکنم چون دوست ندارم اذیت بشی چه از طرف خودم چه هر کس دیگه
+ ولی......
* ولی چی😔
+ باشه ولی الان پاشو بریم بیمارستان 😭
* باشه
ا/ت کمک کوک کرد تا بلند بشه و برن بیمارستان.
کوک و ا/ت به بدبختی رسیدن به ماشین کوک و سوار شدن ـ
کوک با درد ماشین رو روشن کرد و به طرف بیمارستان حرکت کرد.
ا/ت همش با نگرانی به کوک نگاه نیکرد و بغض کرده بود.
* چیزی نیست عزیزم نگران نباش
+ چطوری چیزی نیست (با بغض)
* بسه ا/ت قول میدم چیزی به جز یه زخم نباشه
+ امیدوارم
کوک و ا/ت بعد از چند دقیقه به به مقصد رسیدن و از ماشین پیاده شدن و به داخل بیمارستان حرکت کردن.
چند دقیقه بعد بررسی سر کوک توسط دکتر تموم شد و دکتر گفت:
دکتر: فقط یه زخمه که اگر دوباره به سَرتون فشار نیارید و دارو هایی که تجویز کردم رو به خاطر زودتر خوب شدن زخم بخورید تا دو روز دیگه خوب میش.
+ خیلی ممنونم آقای دکتر 😍 خسته نباشید خدانگهدار
* ممنونم خدانگهدار
دکتر: خواهش میکنم خداحافظ
ا/ت و کوک سوار ماشین شدن و سمت خونه حرکت کردن.
وقتی رسیدن خونه ا/ت دست کوک رو گرفت و بُرد تو آشپزخونه و یه لیوان آب بهش داد و گفت:
+ همین الان قرص هاتو بخور
کوک قرص هاشو خورد که دید ا/ت به زور روی پاهاش وایساده.
......
تا پارت بعد در خماری بمانید🤣
۶۷.۵k
۲۲ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.