ادامه تک پارتی نامجون شی
ا.ت با شنیدن این حرف از جانب نامجون به شدت بُهت زده شده بود
«اها» ریزی از بین لب هاش خارج کرد و بعد از برداشتن کیفش کنار در ورودی ایستاد: اوکی نامجون شی.. خداحافظ!صدای باز و بسته شدن در به گوش نامجون رسید!
چند باری ا.ت رو صدا زد که به خودش بفهمونه که ا.ت نرفته و هنوز اونجاست:ا..ا.ت؟؟ ا.تت؟؟؟ ا.ت؟؟
ولی ا.ت رفته بود!
نامجون با چشم های که نمیدید و حس لامسه ایی که الان بی حس شده بود به سمت در ورودی رفت: ا.تتتت تنهام نزار.
به خاطر گیر کرده پاش به پایه میز روی زمین افتاد و تا جلوی در سینه خیز رفت.
جلوی در متوقف شد و به اشک هاش اجازه ریختن داد: ا.تت..تو تنهام نزار..من نمیتونم ببینم تو کجا رفتی،. نمیتونم پیدات کنم..برگرد پیشم فرشته کوچولوم:)
اینم یه تک پارتی از نامجون
«اها» ریزی از بین لب هاش خارج کرد و بعد از برداشتن کیفش کنار در ورودی ایستاد: اوکی نامجون شی.. خداحافظ!صدای باز و بسته شدن در به گوش نامجون رسید!
چند باری ا.ت رو صدا زد که به خودش بفهمونه که ا.ت نرفته و هنوز اونجاست:ا..ا.ت؟؟ ا.تت؟؟؟ ا.ت؟؟
ولی ا.ت رفته بود!
نامجون با چشم های که نمیدید و حس لامسه ایی که الان بی حس شده بود به سمت در ورودی رفت: ا.تتتت تنهام نزار.
به خاطر گیر کرده پاش به پایه میز روی زمین افتاد و تا جلوی در سینه خیز رفت.
جلوی در متوقف شد و به اشک هاش اجازه ریختن داد: ا.تت..تو تنهام نزار..من نمیتونم ببینم تو کجا رفتی،. نمیتونم پیدات کنم..برگرد پیشم فرشته کوچولوم:)
اینم یه تک پارتی از نامجون
۲۱.۶k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.