پارت ۶:)
من : شهربازیییییی
جونگ کوک : باشه
رفتیم شهربازی تقریبا همه وسایل هارو سوار شده بودیم
من : خسته شدم بریم خونه
جونگ کوک : بریم خانمی
سوار ماشین شدیم خیلی خوابم میومد اصلا حواسم نبود کی افتادم رو کتف جونگ کوک
جونگ کوک : چرا انقدر کیوت میخوابی هااا؟ جونگ کوک بوسه ای روی پیشونیم گذاشت💕
رسیدیم خونه جونگ کوک بغلم کرد منو برد بالا گذاشت رو تخت و خودشم لباسشو در آورد و پیشم خوابید صب بیدار شدم و جونگ کوکم با هزار جور مکافات بیدار کردم
جونگ کوک : صبحونه مو بده بعد بیدار میشم
من : بوسه من از کی شده صبحونه تو؟!
جونگ کوک : از الان
لبامو رو لباش گذاشتم و بعد چند دیقه از هم جدا شدیم
من : خب بیا بریممممم
صبحونه رو خوردیم ظرفارو با هم شستیم
من : وقتشه ی تغییری تو دکوراسیون خونت بدم آقا جونگ کوک!
جونگ کوک : مگه تو خانم خونه منی؟
من : بله که هستم
من : خب خب کمکم کن مبلارو بیاریم اینور
جونگ کوک : خب تموم شد
من : هووووف
جونگ کوک : خو حداقل ی بوس بده خسته گیم در ره
کوتاه بوسیدمش
من : شام چی درست کنیم
جونگ کوک : استیک
غذا رو درست کردیم
من : وایسااااا همین جوری نزار رو میز بیا تزئین کنیم👐✨
میزو به بهترین شکل ممکن ( البته به نظر من) درس کردیم و غذا رو خوردیم
من : راستی ی سوال
جونگ کوک : بگو
من : تو تاحالا دوست دختر داشتی؟
جونگ کوک : اره
من : چیییییی اسمش چیه؟
جونگ کوک : ا.ت
من : من کی دوست دختر تو شدم که خودم خبر ندارم ها؟
جونگ کوک : از همون موقعی که همو بوسیدیم
جونگ کوک : ا.ت ا.ت
من : بله
جونگ کوک : چشاتو ببند
من : چی چرا؟
جونگ کوک : تو ببند خودت میفهمی
چشامو بستم
جونگ کوک : تادا ~
ی گردنبد خیلی خوشگل بود انقدر که تصورشم سخته!
من : اینو برای من خریدی؟!
جونگ کوک : معلومه عزیزم
من : وای خیلی خوشگله
جونگ کوک : بزار برات ببندم
گردنبد و بست خیلی خوشگل بود
جونگ کوک : تو گردن تو قشنگ تر شده😌💓
تموم تا پارت بعدی بای😃🌱
جونگ کوک : باشه
رفتیم شهربازی تقریبا همه وسایل هارو سوار شده بودیم
من : خسته شدم بریم خونه
جونگ کوک : بریم خانمی
سوار ماشین شدیم خیلی خوابم میومد اصلا حواسم نبود کی افتادم رو کتف جونگ کوک
جونگ کوک : چرا انقدر کیوت میخوابی هااا؟ جونگ کوک بوسه ای روی پیشونیم گذاشت💕
رسیدیم خونه جونگ کوک بغلم کرد منو برد بالا گذاشت رو تخت و خودشم لباسشو در آورد و پیشم خوابید صب بیدار شدم و جونگ کوکم با هزار جور مکافات بیدار کردم
جونگ کوک : صبحونه مو بده بعد بیدار میشم
من : بوسه من از کی شده صبحونه تو؟!
جونگ کوک : از الان
لبامو رو لباش گذاشتم و بعد چند دیقه از هم جدا شدیم
من : خب بیا بریممممم
صبحونه رو خوردیم ظرفارو با هم شستیم
من : وقتشه ی تغییری تو دکوراسیون خونت بدم آقا جونگ کوک!
جونگ کوک : مگه تو خانم خونه منی؟
من : بله که هستم
من : خب خب کمکم کن مبلارو بیاریم اینور
جونگ کوک : خب تموم شد
من : هووووف
جونگ کوک : خو حداقل ی بوس بده خسته گیم در ره
کوتاه بوسیدمش
من : شام چی درست کنیم
جونگ کوک : استیک
غذا رو درست کردیم
من : وایسااااا همین جوری نزار رو میز بیا تزئین کنیم👐✨
میزو به بهترین شکل ممکن ( البته به نظر من) درس کردیم و غذا رو خوردیم
من : راستی ی سوال
جونگ کوک : بگو
من : تو تاحالا دوست دختر داشتی؟
جونگ کوک : اره
من : چیییییی اسمش چیه؟
جونگ کوک : ا.ت
من : من کی دوست دختر تو شدم که خودم خبر ندارم ها؟
جونگ کوک : از همون موقعی که همو بوسیدیم
جونگ کوک : ا.ت ا.ت
من : بله
جونگ کوک : چشاتو ببند
من : چی چرا؟
جونگ کوک : تو ببند خودت میفهمی
چشامو بستم
جونگ کوک : تادا ~
ی گردنبد خیلی خوشگل بود انقدر که تصورشم سخته!
من : اینو برای من خریدی؟!
جونگ کوک : معلومه عزیزم
من : وای خیلی خوشگله
جونگ کوک : بزار برات ببندم
گردنبد و بست خیلی خوشگل بود
جونگ کوک : تو گردن تو قشنگ تر شده😌💓
تموم تا پارت بعدی بای😃🌱
۱۰۶.۷k
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.