مدرسه پولدارا پارت بیست و دوم
☆The school of the rech☆
²² part
جیمین ویو: چون هردو کیوت بودن... ولی باید کاری کنم
جیمین: باشه بیا
ا/ن: یسسس..
پسر: بیاین جرعت حقیقت
همه: موافقیم
ا/ن ویو: چون به جیمین قول مردانه دادم.. مجبور بودم سوالو از ا/ت بپرسم... بکی بطری رو چرخوند... ای خدا شانس هم دقیقا با ا/ت هستم... تازه من باید سوال بپرسم
ا/ن: جرعت یا حقیقت
ا/ت: جرعت
یک نگاهی به جیمین کردم... چشمکی زد منم فهمیدم..
ا/ن: اهممم.. باید بری روی پاهای جیمین بشینی.. و همونجا بوسش کنی اوففف
ا/ت ویو: بازی بود دیه.. به عنوان خواهر... رفتم و بوسیدمش.. از خجالت لپاش سرخ شد.. منم ناچار رفتم عقب.. هه اسکل😂
ا/ت: حالا نوبت منه
ا/ن: ویو: صحنه ای که همو بوسیدن.. یاد موقعی افتادم که پدر و مادرم اینکارا رو میکردن.. حالا ولش.. دفعه ی بعد ا/ت چرخوند.. به تهیونگ و من افتاد.. حواسم که نبود.. میخواستم بگم چه گیری داده به من گفتم..
ا/ن: چه ک*یری داده به من
تهیونگ: هااا؟
ا/ت: ببخشید این زیادی منحرفه.. ببخشیدنش در رفت از دهن گشادش
ا/ن: معلومه گشاد کیه
تهیونگ: خب جرعت، یا حقیقت
ا/ن:(پوزخند) من همیشه برعکس توعممم ا/ت جوننن بسوز.. پس حقیقت
تهیونگ: از من خوشت میاد؟
ا/ن: اره (پشتشو میخارونه)
ا/ت: مبارکه پس بپر بغلش
ا/ن: چیز نخور
ا/ت: 😂
نفر بعد لیا و جیمین بود.. لیا خرههه هپی مپی.. ا/ت جونم بپر بغلم.. خب بریم بقیه😂
لیا: جرعت یا حقیقت
جیمین: حقیقت
لیا: از بین این جمع دخترا کدوم و انتخاب میکنی؟
جیمین: ا/ت
لیا: چرا اونننن؟
جیمین: به تو ربطی داشت الان
لیا: ایششش
دفعه ی بعد نامجون و لیا بود.. چرا اخه هرکسی دوباره افتاد
نامجون: جرعت یا حقیقت
لیا: جرعت
نامجون: با گوشیت از اونجات عکس بگیر
لیا: چییی نخیرم این تجاوز میشه نه بازیه تو که همش دنباله این چیزایی
نامجون: عه؟ پس خودم میام
ویو ادمین: سریع بردش توی اتاق... جرش داد قشنگ فک کنم ....😂
ا/ن: این دفعه.. دفعه ی اخر
همه: باشه (افتاد به ا/ت و ا/ن)
ا/ن: اکه هییی.. بپرس
ا/ت: بالاخره مننن.. جرعت یا حقیقت
ا/ن: جرعت
ا/ت: بجای اینکه بغل تهیونگ باشی.. برو توی بغل جونگ کوک تا ده دقیقه
ا/ن: هااا... خب بازیه دیگه از سر محبوری
(45 دقیقه بعد)
ا/ت: خب دیگه بریم
ا/ن: اره خوبه دوست پسرمم گیر اومد
جیمین: اره.. اگه میشه دوست پسرش بیارینش داخل ماشین
تهیونگ: حتما
ا/ت ویو: رسیدیم خونه که با دیدن چیزایی که دیدم پشمام ریختتت....
²² part
جیمین ویو: چون هردو کیوت بودن... ولی باید کاری کنم
جیمین: باشه بیا
ا/ن: یسسس..
پسر: بیاین جرعت حقیقت
همه: موافقیم
ا/ن ویو: چون به جیمین قول مردانه دادم.. مجبور بودم سوالو از ا/ت بپرسم... بکی بطری رو چرخوند... ای خدا شانس هم دقیقا با ا/ت هستم... تازه من باید سوال بپرسم
ا/ن: جرعت یا حقیقت
ا/ت: جرعت
یک نگاهی به جیمین کردم... چشمکی زد منم فهمیدم..
ا/ن: اهممم.. باید بری روی پاهای جیمین بشینی.. و همونجا بوسش کنی اوففف
ا/ت ویو: بازی بود دیه.. به عنوان خواهر... رفتم و بوسیدمش.. از خجالت لپاش سرخ شد.. منم ناچار رفتم عقب.. هه اسکل😂
ا/ت: حالا نوبت منه
ا/ن: ویو: صحنه ای که همو بوسیدن.. یاد موقعی افتادم که پدر و مادرم اینکارا رو میکردن.. حالا ولش.. دفعه ی بعد ا/ت چرخوند.. به تهیونگ و من افتاد.. حواسم که نبود.. میخواستم بگم چه گیری داده به من گفتم..
ا/ن: چه ک*یری داده به من
تهیونگ: هااا؟
ا/ت: ببخشید این زیادی منحرفه.. ببخشیدنش در رفت از دهن گشادش
ا/ن: معلومه گشاد کیه
تهیونگ: خب جرعت، یا حقیقت
ا/ن:(پوزخند) من همیشه برعکس توعممم ا/ت جوننن بسوز.. پس حقیقت
تهیونگ: از من خوشت میاد؟
ا/ن: اره (پشتشو میخارونه)
ا/ت: مبارکه پس بپر بغلش
ا/ن: چیز نخور
ا/ت: 😂
نفر بعد لیا و جیمین بود.. لیا خرههه هپی مپی.. ا/ت جونم بپر بغلم.. خب بریم بقیه😂
لیا: جرعت یا حقیقت
جیمین: حقیقت
لیا: از بین این جمع دخترا کدوم و انتخاب میکنی؟
جیمین: ا/ت
لیا: چرا اونننن؟
جیمین: به تو ربطی داشت الان
لیا: ایششش
دفعه ی بعد نامجون و لیا بود.. چرا اخه هرکسی دوباره افتاد
نامجون: جرعت یا حقیقت
لیا: جرعت
نامجون: با گوشیت از اونجات عکس بگیر
لیا: چییی نخیرم این تجاوز میشه نه بازیه تو که همش دنباله این چیزایی
نامجون: عه؟ پس خودم میام
ویو ادمین: سریع بردش توی اتاق... جرش داد قشنگ فک کنم ....😂
ا/ن: این دفعه.. دفعه ی اخر
همه: باشه (افتاد به ا/ت و ا/ن)
ا/ن: اکه هییی.. بپرس
ا/ت: بالاخره مننن.. جرعت یا حقیقت
ا/ن: جرعت
ا/ت: بجای اینکه بغل تهیونگ باشی.. برو توی بغل جونگ کوک تا ده دقیقه
ا/ن: هااا... خب بازیه دیگه از سر محبوری
(45 دقیقه بعد)
ا/ت: خب دیگه بریم
ا/ن: اره خوبه دوست پسرمم گیر اومد
جیمین: اره.. اگه میشه دوست پسرش بیارینش داخل ماشین
تهیونگ: حتما
ا/ت ویو: رسیدیم خونه که با دیدن چیزایی که دیدم پشمام ریختتت....
۲۷۹
۲۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.