𝑷𝒂𝒓𝒕𝟒
𝑷𝒂𝒓𝒕𝟒
_________________
برگشتم اما یه گرگینه دیدم که داشت نگاهم میکرد به وحشی ترین حالت ممکن.
سمتم حمله ور شد که اصن صبر نکردم و فرار کردم
انقد دویدم که نفهمیدم چجوری فق یادم میاد سرم با یه جسم سخت برخورد کردو بیهوش شدم...
"جونگکوک"
دیوونه شده بودم ات ی من الان کجاس کی برده زن منو
با اینکه گوش های قوی داشتم صدایی ازش دریافت نکردم که بدونم کجاست
فکرم به همه جا رفت نکنه دزدیده باشن ات رو
انگار حدسم درست از آب دراومد که جونگ هی با داد اومد سمتم و اسمم رو صدا کرد
×جونگ کوکا فهمیدم کجاس بردنش گرگینه ها بردنش دشمنامون بردنش
+نه نه
×باید بریم دنبالش
اسلحمه برداشتم و با عصبانیت همراه با جونگ هی از قلعه زدیم بیرون.
"سرزمین گرگینه ها"
از دیوارای بلند میپریدیم اولین بارم نیس میام اینجا بچه که بودیم با جونگ هی میومدیم اینجا و اینارو سرکار میزاشتیم.
از دیوارا پریدیم پایین و از پنجره کوچیکی که اونجا بود رفتیم تو....
گوشامو تیز کردم که صدای ات رو شنیدم که داشت جیغ میکشید و میگف
_________________
برگشتم اما یه گرگینه دیدم که داشت نگاهم میکرد به وحشی ترین حالت ممکن.
سمتم حمله ور شد که اصن صبر نکردم و فرار کردم
انقد دویدم که نفهمیدم چجوری فق یادم میاد سرم با یه جسم سخت برخورد کردو بیهوش شدم...
"جونگکوک"
دیوونه شده بودم ات ی من الان کجاس کی برده زن منو
با اینکه گوش های قوی داشتم صدایی ازش دریافت نکردم که بدونم کجاست
فکرم به همه جا رفت نکنه دزدیده باشن ات رو
انگار حدسم درست از آب دراومد که جونگ هی با داد اومد سمتم و اسمم رو صدا کرد
×جونگ کوکا فهمیدم کجاس بردنش گرگینه ها بردنش دشمنامون بردنش
+نه نه
×باید بریم دنبالش
اسلحمه برداشتم و با عصبانیت همراه با جونگ هی از قلعه زدیم بیرون.
"سرزمین گرگینه ها"
از دیوارای بلند میپریدیم اولین بارم نیس میام اینجا بچه که بودیم با جونگ هی میومدیم اینجا و اینارو سرکار میزاشتیم.
از دیوارا پریدیم پایین و از پنجره کوچیکی که اونجا بود رفتیم تو....
گوشامو تیز کردم که صدای ات رو شنیدم که داشت جیغ میکشید و میگف
۸.۱k
۱۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.