عشق بی پایان
#عشق_بی_پایان
#فصل_ششم
ادامه ی پارت ⁹⁷
کوک: تو ته رو دوست داری؟
ا/ت: بگی نگی اخه اون همیشه تنها بوده و کسی رو نداشته ادم مهربونی دلم براش میسوزه
کوک:(دستاشو مشت میکنه در حدی که رگ دستاش بزنه بیرون)
ا/ت: اون خیلی.....
کوک: که اینطور پس اینطوریاست(عصبانی)
ا/ت: گوه خوردم
کوک:(میره تو حیاط میشینه و سیگارشو روشن میکنه و میکشه)
ا/ت:(بعد چند دقیقه میره پیش کوک)
کوک:(درحال سیگار کشیدن و ا/ت میره بقلش میشینه)
ا/ت:(سیگارو از دستش میکشه پرت میکنه اونور میگه )سیگار نکش برات بده
کوک: به تو ربطی نداره(دوباره جعبه ی سیگارو برمیداره و یدونه برمیداره)
ا/ت:(سیگار و از تو دهن جونگکوک میکشه میزاره تو دهن خودش و روشنش میکنه)
کوک:(شوکه میشه و اون سیگار تو دهن ا/ت و میکشه)
ا/ت: بده من
کوک: نه
ا/ت: اگه تو میکشی منم باید بکشم
کوک: لازم نکرده برو پی کارت
ا/ت: قبل از اینکه برم...(جعبه ی سیگارو از دست جونگکوک میگیره و میره تو خونه)
کوک: عایشششششششش
ویو ا/ت
دیگه واقعا داشت میرفت رو مخم..
وای خدا از این فیک خسته شدممم دلم میخواد فیک جدید شروع کنم، ولی دلم نمیاد این فیک و تموم کنم😐🗿🚬
#فصل_ششم
ادامه ی پارت ⁹⁷
کوک: تو ته رو دوست داری؟
ا/ت: بگی نگی اخه اون همیشه تنها بوده و کسی رو نداشته ادم مهربونی دلم براش میسوزه
کوک:(دستاشو مشت میکنه در حدی که رگ دستاش بزنه بیرون)
ا/ت: اون خیلی.....
کوک: که اینطور پس اینطوریاست(عصبانی)
ا/ت: گوه خوردم
کوک:(میره تو حیاط میشینه و سیگارشو روشن میکنه و میکشه)
ا/ت:(بعد چند دقیقه میره پیش کوک)
کوک:(درحال سیگار کشیدن و ا/ت میره بقلش میشینه)
ا/ت:(سیگارو از دستش میکشه پرت میکنه اونور میگه )سیگار نکش برات بده
کوک: به تو ربطی نداره(دوباره جعبه ی سیگارو برمیداره و یدونه برمیداره)
ا/ت:(سیگار و از تو دهن جونگکوک میکشه میزاره تو دهن خودش و روشنش میکنه)
کوک:(شوکه میشه و اون سیگار تو دهن ا/ت و میکشه)
ا/ت: بده من
کوک: نه
ا/ت: اگه تو میکشی منم باید بکشم
کوک: لازم نکرده برو پی کارت
ا/ت: قبل از اینکه برم...(جعبه ی سیگارو از دست جونگکوک میگیره و میره تو خونه)
کوک: عایشششششششش
ویو ا/ت
دیگه واقعا داشت میرفت رو مخم..
وای خدا از این فیک خسته شدممم دلم میخواد فیک جدید شروع کنم، ولی دلم نمیاد این فیک و تموم کنم😐🗿🚬
۴.۰k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.