بمناسبت شهادت امام رضا علیه السلام🏴
#بمناسبت_شهادت_امام_رضا_علیه_السلام🏴
#قسمت_سوم
#علل_پیشنهاد_خلافت_توسط_مأمون_لعنت_الله_علیه
1⃣ برخی روایات گویای این است که علت در خواست مأمون از امام این بود که نشان دهد ائمه علیهم السلام خواستاران و دوستداران دنیا هستند و زهد و بی اعتنائی آنها به دنیا بر اثر ناتوانی و عدم دسترسی آنها بدان بوده است .
2⃣ مأمون زمانی که پیشنهاد می کرد از خلافت به نفع امام علیه السلام کنارگیری کند با خود حساب می کرد که نتیجه از دو حال خارج نیست یا امام می پذیرد و یا نمی پذیرد و در هر حال برای خود او و خلافت عباسیان پیروزی است :
الف ) اگر پذیرفت مطمئنا مامون ولایت عهدی امام را می خواست و همین امر ، مشروعیت خلافت او را پس از امام علیه السلام نزد تمام گروه ها و فرقه های مسلمانان تضمین می کرد. برای او آسان بود که در مقام ولایت عهدی بدون این که کسی آگاه شود ، امام علیه السلام را از میان بردارد تا حکومت به صورت قانونی و شرعی به او بازگردد ، در این صورت علویان با خشنودی به حکومت می نگریستند و شیعیان خلافت او را شرعی تلقی می کردند.
ب ) اگر نپذیرفت ، در قبضه داشتن خلافت و خودداری از تسلیم آن به صاحبان حق نزد همه گروه های اسلامی و مذهبی معذور خواهد بود،
زیرا او کوشش خود را به کار برده و در تسلیم آن کوتاهی نکرده است ، لیکن آنان نپذیرفته اند.
#علل_نپذیرفتن_خلافت_توسط_امام_رضا_علیه_السلام
1⃣ سبب خودداری امام علیه السلام ، زهد و بی میلی نسبت به این مقام و پرهیز از قبول مسئولیت ها نبود، زیرا امام علیه السلام خود را به این منصب احق و اولی می شناخت و خویش را در اداره امور از همه تواناتر می دانست ، ولی حضرت می دانست که این یک بازی سیاسی خطرناکی است که در بطن خود مشکلات و خطرهای بسیاری را هم برای خودش و هم برای علویان و هم برای سراسر امت اسلامی دارد.
2⃣ امام علیه السلام نیز می دانست اگر قرار است زمام خلافت را خود به دست گیرد باید به عنوان رهبر راستین ملت ، حکومت حق و عدل را برپا کند یعنی احکام خدا را به مرحله اجرا در آورد ولی آیا حکومت می گذاشت و مردم توان پذیرفتن را داشتند ؟ زیرا مردم درست است به لحاظ احساسات همراه اهل بیت علیهم السلام بودند ، ولی هرگز تربیت صحیح و اسلامی نیافته بودند تا بتوانند احکام الهی را به آسانی بپذیرند. پس از گذشتن ده ها سال و خو گرفتن مردم با کژی و انحراف و جایگزین شدن سنت های ناروا با روح و زندگی مردم ، چگونه امام علیه السلام پیروز می شد ؟!
🔺 #سؤال : اگر قرار باشد امام علیه السلام در پاسداری از دین خود ملاحظه کسی را بکند، آیا مأمون و دیگر عباسیان و فرمانروایان ساکت می نشستند؟
مطمئنا آنان در برابر از دست دادن قدرت و حکومت به شدیدترین عکس العمل ها دست می زدند ، و مأمون که در آن زمانه همه قدرت را قبضه کرده بود به راحتی می توانست وسایل سقوط امام را فراهم آورد .
🔹 #نتیجه :
1⃣ امام رضا علیه السلام به جای موضع سازشگرانه یا موافق در برابر پیشنهاد خلافت ، خیلی سرسختانه مقاومت می کرد.
2⃣ امام علیه السلام با نپذیرفتن خلافت ، مشروعیت حکومت مأمون را زیر سؤال برد ، امام فرمود: می خواهم کاری بکنم که مردم نگویند علی بن موسی به دنیا چسبیده ، بلکه این دنیاست که از پی او روان شده ، با این شگرد به مأمون فهماند که نیرنگش موفقیت آمیز نبوده است .
ادامه دارد ان شاءالله ...
الهی بِحَقِالسّیدةزِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّللِوَلیکَِ الغریبَ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج
#قسمت_سوم
#علل_پیشنهاد_خلافت_توسط_مأمون_لعنت_الله_علیه
1⃣ برخی روایات گویای این است که علت در خواست مأمون از امام این بود که نشان دهد ائمه علیهم السلام خواستاران و دوستداران دنیا هستند و زهد و بی اعتنائی آنها به دنیا بر اثر ناتوانی و عدم دسترسی آنها بدان بوده است .
2⃣ مأمون زمانی که پیشنهاد می کرد از خلافت به نفع امام علیه السلام کنارگیری کند با خود حساب می کرد که نتیجه از دو حال خارج نیست یا امام می پذیرد و یا نمی پذیرد و در هر حال برای خود او و خلافت عباسیان پیروزی است :
الف ) اگر پذیرفت مطمئنا مامون ولایت عهدی امام را می خواست و همین امر ، مشروعیت خلافت او را پس از امام علیه السلام نزد تمام گروه ها و فرقه های مسلمانان تضمین می کرد. برای او آسان بود که در مقام ولایت عهدی بدون این که کسی آگاه شود ، امام علیه السلام را از میان بردارد تا حکومت به صورت قانونی و شرعی به او بازگردد ، در این صورت علویان با خشنودی به حکومت می نگریستند و شیعیان خلافت او را شرعی تلقی می کردند.
ب ) اگر نپذیرفت ، در قبضه داشتن خلافت و خودداری از تسلیم آن به صاحبان حق نزد همه گروه های اسلامی و مذهبی معذور خواهد بود،
زیرا او کوشش خود را به کار برده و در تسلیم آن کوتاهی نکرده است ، لیکن آنان نپذیرفته اند.
#علل_نپذیرفتن_خلافت_توسط_امام_رضا_علیه_السلام
1⃣ سبب خودداری امام علیه السلام ، زهد و بی میلی نسبت به این مقام و پرهیز از قبول مسئولیت ها نبود، زیرا امام علیه السلام خود را به این منصب احق و اولی می شناخت و خویش را در اداره امور از همه تواناتر می دانست ، ولی حضرت می دانست که این یک بازی سیاسی خطرناکی است که در بطن خود مشکلات و خطرهای بسیاری را هم برای خودش و هم برای علویان و هم برای سراسر امت اسلامی دارد.
2⃣ امام علیه السلام نیز می دانست اگر قرار است زمام خلافت را خود به دست گیرد باید به عنوان رهبر راستین ملت ، حکومت حق و عدل را برپا کند یعنی احکام خدا را به مرحله اجرا در آورد ولی آیا حکومت می گذاشت و مردم توان پذیرفتن را داشتند ؟ زیرا مردم درست است به لحاظ احساسات همراه اهل بیت علیهم السلام بودند ، ولی هرگز تربیت صحیح و اسلامی نیافته بودند تا بتوانند احکام الهی را به آسانی بپذیرند. پس از گذشتن ده ها سال و خو گرفتن مردم با کژی و انحراف و جایگزین شدن سنت های ناروا با روح و زندگی مردم ، چگونه امام علیه السلام پیروز می شد ؟!
🔺 #سؤال : اگر قرار باشد امام علیه السلام در پاسداری از دین خود ملاحظه کسی را بکند، آیا مأمون و دیگر عباسیان و فرمانروایان ساکت می نشستند؟
مطمئنا آنان در برابر از دست دادن قدرت و حکومت به شدیدترین عکس العمل ها دست می زدند ، و مأمون که در آن زمانه همه قدرت را قبضه کرده بود به راحتی می توانست وسایل سقوط امام را فراهم آورد .
🔹 #نتیجه :
1⃣ امام رضا علیه السلام به جای موضع سازشگرانه یا موافق در برابر پیشنهاد خلافت ، خیلی سرسختانه مقاومت می کرد.
2⃣ امام علیه السلام با نپذیرفتن خلافت ، مشروعیت حکومت مأمون را زیر سؤال برد ، امام فرمود: می خواهم کاری بکنم که مردم نگویند علی بن موسی به دنیا چسبیده ، بلکه این دنیاست که از پی او روان شده ، با این شگرد به مأمون فهماند که نیرنگش موفقیت آمیز نبوده است .
ادامه دارد ان شاءالله ...
الهی بِحَقِالسّیدةزِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّللِوَلیکَِ الغریبَ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج
۲.۰k
۲۷ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.