فیک تهیونگ(آخرین دیدار) ادامهp19

ا/ت. نه راحت باش
که دیدم یهو تهیونگ روم خیمه زد دستاشو گذاشت زیر سرم و گفت
تهیونگ. دوست دارم
ا/ت. بخشید
تهیونگ. مال من شو
ا/ت. میشه بلند بشی من الان آماد.....
که یهو تهیونگ لباشو گذاشت رو لبام منم مجبورا همکاری میکردم بعد از چند دقیقه دست از لبام برداشت
تهیونگ. من همیشه واسه شنیدن جوابت آمادم
ا/ت. ازت متنفرم
تهیونگ. چرا
ا/ت. بلند شو
تهیونگ. تا نگی چرا بلند نمیشم
داد زدم
ا/ت. گفتم گم شووو
تهیونگ. خیلی خوب باشه ببخشید ناراحتت کردم
و رفت بیرون
راستش دوسش دارم ولی اگه واقعا دوستم داشته باشه زود دست از سرم بر نمیداره و هر کاری واسه به دست آوردنم میکنه پس یکم باهاش سرد رفتار میکنم تا بفهمم چقدر دوسم داره