part 13: my half brother
ا.ت همین گا رو کرد و افتاد روی زمین و بیهوش شد
جونگ کوک و پسرا رسیدن اسلحه هاشون رو برداشتن نو رفتن تو و دیدن ا.ت بیهوش روی زمینه و هرچچس گشتن هیچ کس نبود جونگ کوک آروم طوری که پروانه کوچولوش اذیت نشه برآید استایل بغلش کزد و بردش تو ماشین و رفتن عمارت
آروم بالای سره معشوقش نشسته بود و داشت موهای سرش رو ناز میکرد که اجوما باهراس وارد اتاق شد و گفت : جونگ کو کاون برگشته
جونگ کوک چشم هاشو روی هم گذاشت و رفت پایین
جونگ کوک : توی خونه خراب کن چی میخوای از من
یونا : عشقت رو نسبت به خودم
جونگ کوک : عشق من اون بالا روی تخت خوابیده صداتم بیار پایین بیدارش نکنی
ا.ت بیدار شده بود صداهایی که از پایین میومد گیجش کرده بود رفت نزدیک پله و شاهد بوسه ی جونگ کوک و یه دختره بود
حق با سوجین بود اون میخواد گولم بزنه
احمق عوضی
شب شده بود و جونگ کوک نیومده بود سراغ ا.ت تا اینکه ا.ت تصمیم گرفت فرار کنه
( فلش بک به ۱۰ روز بعد )
جونگ کوک : واسه چی باید فرار کنی هان اونم واسه بارا شونزدهم
ا.ت : ولم کن بزار برم
جونگ کوک: تو قرار بود اینجا بمونی
ا.ت : ولی حالا میخوام برم
جونگ کوک و پسرا رسیدن اسلحه هاشون رو برداشتن نو رفتن تو و دیدن ا.ت بیهوش روی زمینه و هرچچس گشتن هیچ کس نبود جونگ کوک آروم طوری که پروانه کوچولوش اذیت نشه برآید استایل بغلش کزد و بردش تو ماشین و رفتن عمارت
آروم بالای سره معشوقش نشسته بود و داشت موهای سرش رو ناز میکرد که اجوما باهراس وارد اتاق شد و گفت : جونگ کو کاون برگشته
جونگ کوک چشم هاشو روی هم گذاشت و رفت پایین
جونگ کوک : توی خونه خراب کن چی میخوای از من
یونا : عشقت رو نسبت به خودم
جونگ کوک : عشق من اون بالا روی تخت خوابیده صداتم بیار پایین بیدارش نکنی
ا.ت بیدار شده بود صداهایی که از پایین میومد گیجش کرده بود رفت نزدیک پله و شاهد بوسه ی جونگ کوک و یه دختره بود
حق با سوجین بود اون میخواد گولم بزنه
احمق عوضی
شب شده بود و جونگ کوک نیومده بود سراغ ا.ت تا اینکه ا.ت تصمیم گرفت فرار کنه
( فلش بک به ۱۰ روز بعد )
جونگ کوک : واسه چی باید فرار کنی هان اونم واسه بارا شونزدهم
ا.ت : ولم کن بزار برم
جونگ کوک: تو قرار بود اینجا بمونی
ا.ت : ولی حالا میخوام برم
۱۰.۴k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.