پارت ۶
پارت ۶
کیم و جئون
لب دریا جونگ کوک ات رو بغل گرفت
جونگ کوک . خیلی دوستت دارم
ات . منم
جونگ کوک. من بیشتر
ات . من بیشتر
گوشی جونگ کوک زنگ میخوره
جونگ کوک . تهیونگه
ات . باشه جواب بده کوکی
تلفنی
جونگ کوک . سلام تهیونگی جانم
تهیونگ . سلام کوکی میگم زنگ زدن میگن باشید بریم شرکت من رزی رو بیارم خونه شما با ات بمونه خودمونم بریم شرکت
جونگ کوک . باشه تهیونگی
غط کرد
ویو ( جونگ کوک و تهیونگ رفتن و رزی ات رو کاناپه )
ات . چهخبر رزی جونم
رزی . هیچ عزیزم
تو همین حال صدای شکستن از حیاط امد
ات . وای چی بوددددددد
رزی . وای نمیدوووونم
ات . سایههههه کییییییهههههه رو درررررر وای
رزی . وای
سوجین امد تو با چند تا بادیگارد با سلاح چاقو و اسلحه . اگه نمیدونی سوجین کیه برو معرفی رو بخون
ات . تو کییییی
رزی . تو کیییی راس میگهههه
سوجین . من سوجینم بد ترین دشمن جونگ کوک و جونگ کوک و تهیونگ حالا اونا به گول من رفتن شرکت شما ها هم باید بیایین با مننننننن فهمیدیییدننننن
ات . عم نه ما نمیایم( بغض )
رزی . ارهههه ( گریه )
زد همچی رو شکوند . ات و رزی ترسیدن خیلی ترسیده بودن
سوجین . اگه نیاین جونگ کوک و تهیونگ میمیرن. اگه میخواین نمیرن بیاین
ات . باشه باشه میام فقط کار بهشون نداشته باش ( گریه )
رزی . اره میایم فقط کار نداشته باش ( گریه )
صدا شلیک امد و جونگ کوک و تهیونگ آمده بودن و سوجین و بادیگارداش رو کشتن . و آمدن تو خونه دیدن ات و رزی ترسیدن خیلی ترسیدن
جونگ کوک . اتتتتت
ات . جونگ کوکککک خوبیییی عشققققم
تهیونگ . رزیییییییییییی
رزی . عشقققققم تهیونگگگگگگ خوبییییی
همو بغل کردن
جونگ کوک . ترسیدین
ات . اره
رزی . اره
تهیونگ . اونا مردن دیگه
جونگ کوک . نه نمردن پسر سوجین هست اون میاد واسه انتقام
تهیونگ . ایراد نداره ما از پسش بر میایم
جونگ کوک . اره ایراد نداره
همه رفتن و ات و جونگ کوک پیش هم بودن تو اتاق . و ات . مثله همیشه لباس لختی شو پوشید و جونگ کوکم که بولیز نداشت . و ات رو جونگ کوک نشسته بود رو تخت .
ات . عشقم خوبی
جونگ کوک . اره بیب تو چی
ات . منم خوبم ددی . خیلی نگرانت بودم . انقد که باور نمیکنی
جونگ کوک . منم بیب
همو بوسیدن
جونگ کوک . دلم برات تنگ شده بیبی
ات . منم ددی جونم
......😶❌
پارت بعدی بقیه
لایککککک . کامنتتتتتتتتتتتتتتتتتت . فالوووو
کیم و جئون
لب دریا جونگ کوک ات رو بغل گرفت
جونگ کوک . خیلی دوستت دارم
ات . منم
جونگ کوک. من بیشتر
ات . من بیشتر
گوشی جونگ کوک زنگ میخوره
جونگ کوک . تهیونگه
ات . باشه جواب بده کوکی
تلفنی
جونگ کوک . سلام تهیونگی جانم
تهیونگ . سلام کوکی میگم زنگ زدن میگن باشید بریم شرکت من رزی رو بیارم خونه شما با ات بمونه خودمونم بریم شرکت
جونگ کوک . باشه تهیونگی
غط کرد
ویو ( جونگ کوک و تهیونگ رفتن و رزی ات رو کاناپه )
ات . چهخبر رزی جونم
رزی . هیچ عزیزم
تو همین حال صدای شکستن از حیاط امد
ات . وای چی بوددددددد
رزی . وای نمیدوووونم
ات . سایههههه کییییییهههههه رو درررررر وای
رزی . وای
سوجین امد تو با چند تا بادیگارد با سلاح چاقو و اسلحه . اگه نمیدونی سوجین کیه برو معرفی رو بخون
ات . تو کییییی
رزی . تو کیییی راس میگهههه
سوجین . من سوجینم بد ترین دشمن جونگ کوک و جونگ کوک و تهیونگ حالا اونا به گول من رفتن شرکت شما ها هم باید بیایین با مننننننن فهمیدیییدننننن
ات . عم نه ما نمیایم( بغض )
رزی . ارهههه ( گریه )
زد همچی رو شکوند . ات و رزی ترسیدن خیلی ترسیده بودن
سوجین . اگه نیاین جونگ کوک و تهیونگ میمیرن. اگه میخواین نمیرن بیاین
ات . باشه باشه میام فقط کار بهشون نداشته باش ( گریه )
رزی . اره میایم فقط کار نداشته باش ( گریه )
صدا شلیک امد و جونگ کوک و تهیونگ آمده بودن و سوجین و بادیگارداش رو کشتن . و آمدن تو خونه دیدن ات و رزی ترسیدن خیلی ترسیدن
جونگ کوک . اتتتتت
ات . جونگ کوکککک خوبیییی عشققققم
تهیونگ . رزیییییییییییی
رزی . عشقققققم تهیونگگگگگگ خوبییییی
همو بغل کردن
جونگ کوک . ترسیدین
ات . اره
رزی . اره
تهیونگ . اونا مردن دیگه
جونگ کوک . نه نمردن پسر سوجین هست اون میاد واسه انتقام
تهیونگ . ایراد نداره ما از پسش بر میایم
جونگ کوک . اره ایراد نداره
همه رفتن و ات و جونگ کوک پیش هم بودن تو اتاق . و ات . مثله همیشه لباس لختی شو پوشید و جونگ کوکم که بولیز نداشت . و ات رو جونگ کوک نشسته بود رو تخت .
ات . عشقم خوبی
جونگ کوک . اره بیب تو چی
ات . منم خوبم ددی . خیلی نگرانت بودم . انقد که باور نمیکنی
جونگ کوک . منم بیب
همو بوسیدن
جونگ کوک . دلم برات تنگ شده بیبی
ات . منم ددی جونم
......😶❌
پارت بعدی بقیه
لایککککک . کامنتتتتتتتتتتتتتتتتتت . فالوووو
۱۷.۳k
۲۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.