فن فیک *زندگی دوباره
پارت 2
×هوی بیدار شو
😪_
×می گم میدار شو
😴_
×د پدررر گربههههه بیدار شووووو😠
_یا خدا مامان به جان خودم اون عکسا مال آیدا بود به خدا راست میگم 😨 (در نظر داشته باشید چشماش بسته هستش😑)
×حالت خوبه؟😑
_من خوبم شما خوبین؟😌 (هنوز چشماش بسته اس😑)
×مسخره بازی رو تموم کن بیا پایین😑
*ویو فویو
چشمام رو باز کردم کسی تو اتاق نبود آخیش هنوز نفهمیدن😥
صبر کن سینه هام کوووووو 😨 (استغفرالله 📖)
این چیه این پایین 😨(خودتون دیگه فهمیدید😂)
یا خداااااا چرا این قدر بزرگههههههه😱 (توبه😇)
اصلا کی پسر شدممممممم😲(همین حالا😈)
آینه...آینه کوووووووووو*زادت *با کله فرود آمد پایین 😣
آخ سرممممم....ولش آینه کووووو😲😲
*پس از مدت ها یه آینه پیدا کرد*
پناه بر قد مقدس هانما😇
این که چیفویوهههههههههههههه😲😲😲😲😲
صبر کن من یه دقیقه این اتفاقات رو حضم کنم😣
ساعت 6 صبح رفتم رب بخرم 🍅 یهو یه کامیون بهم زد🚐 بعد من این جا چیفویو شدممممممممم😢
پس یعنی من تناسخ پیدا کردم😕
یه لحظ وایسا ..... تناسخ ..... چیفویو ...... (در حال بار گزاری 😖)
من تناسخ پیدا کردم تو توکیو ریونجزههههههههه 😍🎉🎊 *در حال بندری رفتن 💅
× چی کار می کنی😂😂
_جیغغغغغغغغععع😲😲😲😲
×چته کر شدم 😡
_تو کیییی😰
😑×
_سوالم رو جواب بده😰
×داداشت😑
_واتتتتتتتتتت؟😰😰😰😰
×چته باز؟😐
_اسمتتتتت چیه ؟😓
×حالت خوبه؟😦
_جواب مو بددددهههههه😠
×باشه بابا حرص نخور😅 چیفویو 😉
_پس اسم من چیه؟😕
×فویو داری نگرانم می کنی😓
_پس اسمم فویو هه😕
×مامان بیاااااااا فویو حالش خوب نیست داره هذیون می گهههه😦(بچمو نگران کرد😢)
😇😇😇_
&چی شده؟😕
*بعد از این که چیفویو ماجرا را تعریف کرد
مامان:چیفویو😊
چیفویو:بله😓
مامان :دمپایی من کو☺
چیفویو : پاته 😕
_😇😇😇
مامان : پدر گربهههههه فکر کردی من گوللللل می خودمممم 😠😠
فکر کردی نمی دونم اینم نقشه ی جدید ته که نری مدرسههههه😠😠😠
_مگه مدرسه ها تموم نشوددددددد 😢😢😢😢
مامان : برررر بر لباست رو بپوش😠 * رفتن از اتاق*
چیفویو:نقشه خوبی بود ولی روی مامان اثر نداره😉*رفتن از اتاق
آخهههه یعنی چیییییی دوباره باید برم مدرسههههههه😢😢😢😢(آره😭)
گفت لباس بپوشم😕 حالا کمد کجاست😑😑
*پیدا کردن کمد
یافتممممم جون عجب لباسیهههه 😗 (استغفرالله )
*اسلاید دوم
خوب خوب خوب
باقیش رو هر وقت حال کردم می نویسم😄
×هوی بیدار شو
😪_
×می گم میدار شو
😴_
×د پدررر گربههههه بیدار شووووو😠
_یا خدا مامان به جان خودم اون عکسا مال آیدا بود به خدا راست میگم 😨 (در نظر داشته باشید چشماش بسته هستش😑)
×حالت خوبه؟😑
_من خوبم شما خوبین؟😌 (هنوز چشماش بسته اس😑)
×مسخره بازی رو تموم کن بیا پایین😑
*ویو فویو
چشمام رو باز کردم کسی تو اتاق نبود آخیش هنوز نفهمیدن😥
صبر کن سینه هام کوووووو 😨 (استغفرالله 📖)
این چیه این پایین 😨(خودتون دیگه فهمیدید😂)
یا خداااااا چرا این قدر بزرگههههههه😱 (توبه😇)
اصلا کی پسر شدممممممم😲(همین حالا😈)
آینه...آینه کوووووووووو*زادت *با کله فرود آمد پایین 😣
آخ سرممممم....ولش آینه کووووو😲😲
*پس از مدت ها یه آینه پیدا کرد*
پناه بر قد مقدس هانما😇
این که چیفویوهههههههههههههه😲😲😲😲😲
صبر کن من یه دقیقه این اتفاقات رو حضم کنم😣
ساعت 6 صبح رفتم رب بخرم 🍅 یهو یه کامیون بهم زد🚐 بعد من این جا چیفویو شدممممممممم😢
پس یعنی من تناسخ پیدا کردم😕
یه لحظ وایسا ..... تناسخ ..... چیفویو ...... (در حال بار گزاری 😖)
من تناسخ پیدا کردم تو توکیو ریونجزههههههههه 😍🎉🎊 *در حال بندری رفتن 💅
× چی کار می کنی😂😂
_جیغغغغغغغغععع😲😲😲😲
×چته کر شدم 😡
_تو کیییی😰
😑×
_سوالم رو جواب بده😰
×داداشت😑
_واتتتتتتتتتت؟😰😰😰😰
×چته باز؟😐
_اسمتتتتت چیه ؟😓
×حالت خوبه؟😦
_جواب مو بددددهههههه😠
×باشه بابا حرص نخور😅 چیفویو 😉
_پس اسم من چیه؟😕
×فویو داری نگرانم می کنی😓
_پس اسمم فویو هه😕
×مامان بیاااااااا فویو حالش خوب نیست داره هذیون می گهههه😦(بچمو نگران کرد😢)
😇😇😇_
&چی شده؟😕
*بعد از این که چیفویو ماجرا را تعریف کرد
مامان:چیفویو😊
چیفویو:بله😓
مامان :دمپایی من کو☺
چیفویو : پاته 😕
_😇😇😇
مامان : پدر گربهههههه فکر کردی من گوللللل می خودمممم 😠😠
فکر کردی نمی دونم اینم نقشه ی جدید ته که نری مدرسههههه😠😠😠
_مگه مدرسه ها تموم نشوددددددد 😢😢😢😢
مامان : برررر بر لباست رو بپوش😠 * رفتن از اتاق*
چیفویو:نقشه خوبی بود ولی روی مامان اثر نداره😉*رفتن از اتاق
آخهههه یعنی چیییییی دوباره باید برم مدرسههههههه😢😢😢😢(آره😭)
گفت لباس بپوشم😕 حالا کمد کجاست😑😑
*پیدا کردن کمد
یافتممممم جون عجب لباسیهههه 😗 (استغفرالله )
*اسلاید دوم
خوب خوب خوب
باقیش رو هر وقت حال کردم می نویسم😄
۴.۴k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.