فیک اسمات کوک پارت ۲
پارت ۲
چی شد ا.ت چرا نمیای
¥ بیا دیگ مگ تو نمیخوای چیزی بخری
+ چرا چرا اومدم
وای ا.ت میبینی چه خوشگلن اینا
+ اهوم
¥ حالا چی میخری ساعت ۶ عصره باید بریم خونه من قرار دارم
+ اون لباسه رو میخرم
اون نیم تنه صورتیه
+ ن اون ست بنفشه خوبه ؟ برا امشب میخوام کوک منو دعوت کرد
¥ نامزدت رو میگی
+ اره
از نظر من ک عالیه
¥ اهوم اگ برا قرار میخوای عالیه
فقد هواست باشه به فاخ نریا فردا میخوایم بریم شهر بازی
+ اه بچه ها این حرفا چیه
¥ ن جدی هواست باشه
+ اکی مراقبم
رفتیم پول لباس رو حساب کردم با ماشین دوستم رفتم خونه و حموم کردم داشت یادم میرفت با کوک قرار دارم حالا چیکار کنم اگ بابا نزاره چی اول به مامان میگم
+ اوما
£ بله
+ بیا یه لحظه
£ خودت بیا حوصله ندارم
+ یه لحظه فقد
£ اک
اومد تو اتاقم در رو بستم طوری ک بابام نفهمه
£ ها چیه
+ اوما یه چیزی بگم دعوام نمیکنی
£ ن بگو
+ قول
£ میگی یا ن
+ باشه ما امروز رفتیم فروشگاه کوک زنگ زد.......
£ خب ک چی
+ مامان میگم کوک ماد دنبالم میگی ک چی
£ من الان نی بزنم نامزدته لولو خر خره ک نیست
+ میگه من امشب برم خونش
£ خب برو
+ یعنی شما مشکلی ندارین
£ ن
+ یعنی میزاری
£ اره
+ مطمئن
£ کوفت
+ مطمئن شم دیگ
£ گم شو برو اونو
وقتی مامانم رفت یه جیغ بلند کشیدم عرررر میخوام برم خونه کوک چه حالی بده باهم بازی کنیم عرررر گیم ایییی دارم میترکم از خوشحالی نزدیکای ساعت ۹ بود ک کوک اومد دنبالم و منو سوار ماشین کرد وقتی اومد تیپش یه جوری بود مگ میخواد بره مهمونی ک اینو پوشیده بدون هیچ حرفی با ذوق جلو رو میدم از جاده اصلی خارج شد
+ کوکی
÷ جانم
+ از جاده خارج شدیم
÷ میدونم
+ داریم کجا میریم
÷ مگ نگفتم پای تلفن
+ چرا ولی آخه اینجا
÷ تو فقد تماشا کن
وقتی رسیدیم یه ویلای بزرگ وسط بیابون چون شب بود همچین تصوری داشتم . کوک ریموت زد در باز شد بعدش پیاده شدیم خواستم راه برم ک منو روی کولش گذاشت و برد تو خونه
+ کوک دیونه شدی
÷ ن میخوام بیبیم رو مال خودم کنم
ادامه.......
چی شد ا.ت چرا نمیای
¥ بیا دیگ مگ تو نمیخوای چیزی بخری
+ چرا چرا اومدم
وای ا.ت میبینی چه خوشگلن اینا
+ اهوم
¥ حالا چی میخری ساعت ۶ عصره باید بریم خونه من قرار دارم
+ اون لباسه رو میخرم
اون نیم تنه صورتیه
+ ن اون ست بنفشه خوبه ؟ برا امشب میخوام کوک منو دعوت کرد
¥ نامزدت رو میگی
+ اره
از نظر من ک عالیه
¥ اهوم اگ برا قرار میخوای عالیه
فقد هواست باشه به فاخ نریا فردا میخوایم بریم شهر بازی
+ اه بچه ها این حرفا چیه
¥ ن جدی هواست باشه
+ اکی مراقبم
رفتیم پول لباس رو حساب کردم با ماشین دوستم رفتم خونه و حموم کردم داشت یادم میرفت با کوک قرار دارم حالا چیکار کنم اگ بابا نزاره چی اول به مامان میگم
+ اوما
£ بله
+ بیا یه لحظه
£ خودت بیا حوصله ندارم
+ یه لحظه فقد
£ اک
اومد تو اتاقم در رو بستم طوری ک بابام نفهمه
£ ها چیه
+ اوما یه چیزی بگم دعوام نمیکنی
£ ن بگو
+ قول
£ میگی یا ن
+ باشه ما امروز رفتیم فروشگاه کوک زنگ زد.......
£ خب ک چی
+ مامان میگم کوک ماد دنبالم میگی ک چی
£ من الان نی بزنم نامزدته لولو خر خره ک نیست
+ میگه من امشب برم خونش
£ خب برو
+ یعنی شما مشکلی ندارین
£ ن
+ یعنی میزاری
£ اره
+ مطمئن
£ کوفت
+ مطمئن شم دیگ
£ گم شو برو اونو
وقتی مامانم رفت یه جیغ بلند کشیدم عرررر میخوام برم خونه کوک چه حالی بده باهم بازی کنیم عرررر گیم ایییی دارم میترکم از خوشحالی نزدیکای ساعت ۹ بود ک کوک اومد دنبالم و منو سوار ماشین کرد وقتی اومد تیپش یه جوری بود مگ میخواد بره مهمونی ک اینو پوشیده بدون هیچ حرفی با ذوق جلو رو میدم از جاده اصلی خارج شد
+ کوکی
÷ جانم
+ از جاده خارج شدیم
÷ میدونم
+ داریم کجا میریم
÷ مگ نگفتم پای تلفن
+ چرا ولی آخه اینجا
÷ تو فقد تماشا کن
وقتی رسیدیم یه ویلای بزرگ وسط بیابون چون شب بود همچین تصوری داشتم . کوک ریموت زد در باز شد بعدش پیاده شدیم خواستم راه برم ک منو روی کولش گذاشت و برد تو خونه
+ کوک دیونه شدی
÷ ن میخوام بیبیم رو مال خودم کنم
ادامه.......
۹۰.۹k
۲۳ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.