فیک پرستار قلبم p⁴
جین : ولی تو نذاشتی توضیح بدم ... من چند وقتی هست که نمیخوام با جیون زندگی کنم چون اون هیچکس من نمیشه ... ولی پدرش ، اون جیون رو میخواد ، منم تصمیم گرفتم دخترشو بهش برگردونم
ات : تو حق نداری ... اون بچه به تو وابسته اس ، تنها کسی که میشناسه تویی اونوقت میخوای بفرستیش پیش ی غریبه ؟ باورم نمیشه همچنین آدمی هستی ...
جين: من آدم بدی نیستم (اصن خودت بدی ات ک..صکش دفعه آخرت باشه به ورلد واید هندسام میگی بد) فقط میخوام اون پدر و دخترو به هم برسونم
ات : اون پدر اگه بچه رو میخواست زودتر میومد سراغش ...
جين: میگی چیکار کنم هااااا؟ من ی پسر جوونم که فقط میخوام به عشقم برسم ...
ات : عشقت ؟ عشقت کیه ؟ منم ؟ کلا ۴ ماهه منو میشناسی
جين: نه ... من ۵ ساله که میشناسمت در واقع من اصن نمیخواستم برای جیون پرستار بگیرم من فقط دنبال تو بودم ...
ات : ولی جیون.... اون گناه داره جين *گریه*
جين اتو بغل کرد و بوسیدش(لپشو بوسید)
جين: ات ، گریه نکن ... خواهش میکنم گریه نکن
ات : بهم بگو همه چی درست میشه *گریه و بغض*
جين: همه چی درست میشه ، هیششش ، نگران نباش
ات و جين ی کیس ۱۵ ثانیه ای رفتن
ات : الان من میتونم باهات اوکی باشم
جين: البته بیبیم معلومه که میتونی
ات : میشه راجب اینکه میخوام مامان واقعی جیون باشم بهش بگم ؟
جين: البته .... جیووووون جیووووون بیا پایین
جیون : سلام مجدد ، میشه بگین چیشده؟
ات : من میخوام مامان واقعیت باشم ...
جیون: واقعااااااااا؟؟؟؟من خیلی خوشحالممممممممممممممم آ خچازهلزهحبطجهبزطبزچهبطه۹بطعی۹عی۹جعیُ۹عطعسع۹ی۹یعیط۹طیعهطق
ات : تو حق نداری ... اون بچه به تو وابسته اس ، تنها کسی که میشناسه تویی اونوقت میخوای بفرستیش پیش ی غریبه ؟ باورم نمیشه همچنین آدمی هستی ...
جين: من آدم بدی نیستم (اصن خودت بدی ات ک..صکش دفعه آخرت باشه به ورلد واید هندسام میگی بد) فقط میخوام اون پدر و دخترو به هم برسونم
ات : اون پدر اگه بچه رو میخواست زودتر میومد سراغش ...
جين: میگی چیکار کنم هااااا؟ من ی پسر جوونم که فقط میخوام به عشقم برسم ...
ات : عشقت ؟ عشقت کیه ؟ منم ؟ کلا ۴ ماهه منو میشناسی
جين: نه ... من ۵ ساله که میشناسمت در واقع من اصن نمیخواستم برای جیون پرستار بگیرم من فقط دنبال تو بودم ...
ات : ولی جیون.... اون گناه داره جين *گریه*
جين اتو بغل کرد و بوسیدش(لپشو بوسید)
جين: ات ، گریه نکن ... خواهش میکنم گریه نکن
ات : بهم بگو همه چی درست میشه *گریه و بغض*
جين: همه چی درست میشه ، هیششش ، نگران نباش
ات و جين ی کیس ۱۵ ثانیه ای رفتن
ات : الان من میتونم باهات اوکی باشم
جين: البته بیبیم معلومه که میتونی
ات : میشه راجب اینکه میخوام مامان واقعی جیون باشم بهش بگم ؟
جين: البته .... جیووووون جیووووون بیا پایین
جیون : سلام مجدد ، میشه بگین چیشده؟
ات : من میخوام مامان واقعیت باشم ...
جیون: واقعااااااااا؟؟؟؟من خیلی خوشحالممممممممممممممم آ خچازهلزهحبطجهبزطبزچهبطه۹بطعی۹عی۹جعیُ۹عطعسع۹ی۹یعیط۹طیعهطق
۱۱.۱k
۲۲ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.