چند پارتی از تهیونگ درخواستی
چند پارتی از تهیونگ #درخواستی
وقتی تیک تاکر بودی ولی...
ویو ا/ت
ژست های مختلفی میگرفتیم واقعا دیگه خسته شدم اههه دیگه نمیخوامم
عکساس: اگه میشه تو این قسمت خانم لی شما
برید لباس ساحلی بپوشید بریم لب دریا این عکس رو بگیریم همچنین آقای کیم
ا/ت
اههههه یعنی خدا بگم چیکارتون کنه داشتم غرمیزدم که ینفر مثل برق سرعت اومد پیشم بدو ا/ت بدو لباس رو اونجا گذاشتم به مدل دیگه هم میکاپت رو انجام بدن
دیدم مامان
جیا: ا/ت زیاد غر میزنی زودباش
____
تو ساحل بودیم غروب آفتاب بود خیلی قشنگ بود
عکاس: خب همین طور بشینید رو شن خب آفرین
حالا پیشونیتون رو به هم وصل کنید (ا/ت:چییییی این داره چی میگه دلم میخواد پاشم یه مشت بکوبم دهنش)(ادمین: آروم باش فرزندم)
ویو ته
واقعا مسخره بود به اجبار مامانم داشتم انجام میدادم اهههه علاف کردن مارو الان این رو گفته آدم دلش میخواد بگیره خفش کنه به هرحال پیشونیمون رو چسبوندیم
عکاس: آهان همون طوری بمونید آفرین خوبه خوب تمام
جیا: خسته نباشید ( آوردن شربت)
ا/ت: هوفف ممنونم ( برداشتن شربت)
ته: ممنونم ولی مد باید برم کار دارم(عجله)
جینا : باشه مراقب خودت باش پسرم(لبخند)
ته: ممنون فعلا(رفت)
_
ایششش بالاخره رفت
ا/ت: مامان این کارا یعنی چی ؟( کلافه)
جیا: زیاد غر نزن ا/ت امشب خونه ی خانم کیم دعوتیم یادته نره مامانی خدافظ (بوس هوایی)
ا/ت: اهههه خدااا هوفف
زنگ زدم به یورا
یورا: الو سلام مشنگ چطوری؟
ا/ت: مرسی تو چطوری ؟
یورا:خوبم.. جانم کارم داشتی؟
ا/ت: میگم بیا بریم خرید لباس بخریم
یورا: اوکیه الان میام
کنار دریا نشسته بودم
یورا: ایییییی دختره کجا بودی الدنگ دلم برات تنگ شده بود ( پرید بغل ا/ت)
ا/ت: آخ بیشور دردم گرفت منم دلم برات تنگ شده بود
یورا : باشه باشه زیادی احساسی شد پاشو بریم
ا/ت(خنده) باشه بریم
حمایت فراموش نشه کیوتم🤍😉
وقتی تیک تاکر بودی ولی...
ویو ا/ت
ژست های مختلفی میگرفتیم واقعا دیگه خسته شدم اههه دیگه نمیخوامم
عکساس: اگه میشه تو این قسمت خانم لی شما
برید لباس ساحلی بپوشید بریم لب دریا این عکس رو بگیریم همچنین آقای کیم
ا/ت
اههههه یعنی خدا بگم چیکارتون کنه داشتم غرمیزدم که ینفر مثل برق سرعت اومد پیشم بدو ا/ت بدو لباس رو اونجا گذاشتم به مدل دیگه هم میکاپت رو انجام بدن
دیدم مامان
جیا: ا/ت زیاد غر میزنی زودباش
____
تو ساحل بودیم غروب آفتاب بود خیلی قشنگ بود
عکاس: خب همین طور بشینید رو شن خب آفرین
حالا پیشونیتون رو به هم وصل کنید (ا/ت:چییییی این داره چی میگه دلم میخواد پاشم یه مشت بکوبم دهنش)(ادمین: آروم باش فرزندم)
ویو ته
واقعا مسخره بود به اجبار مامانم داشتم انجام میدادم اهههه علاف کردن مارو الان این رو گفته آدم دلش میخواد بگیره خفش کنه به هرحال پیشونیمون رو چسبوندیم
عکاس: آهان همون طوری بمونید آفرین خوبه خوب تمام
جیا: خسته نباشید ( آوردن شربت)
ا/ت: هوفف ممنونم ( برداشتن شربت)
ته: ممنونم ولی مد باید برم کار دارم(عجله)
جینا : باشه مراقب خودت باش پسرم(لبخند)
ته: ممنون فعلا(رفت)
_
ایششش بالاخره رفت
ا/ت: مامان این کارا یعنی چی ؟( کلافه)
جیا: زیاد غر نزن ا/ت امشب خونه ی خانم کیم دعوتیم یادته نره مامانی خدافظ (بوس هوایی)
ا/ت: اهههه خدااا هوفف
زنگ زدم به یورا
یورا: الو سلام مشنگ چطوری؟
ا/ت: مرسی تو چطوری ؟
یورا:خوبم.. جانم کارم داشتی؟
ا/ت: میگم بیا بریم خرید لباس بخریم
یورا: اوکیه الان میام
کنار دریا نشسته بودم
یورا: ایییییی دختره کجا بودی الدنگ دلم برات تنگ شده بود ( پرید بغل ا/ت)
ا/ت: آخ بیشور دردم گرفت منم دلم برات تنگ شده بود
یورا : باشه باشه زیادی احساسی شد پاشو بریم
ا/ت(خنده) باشه بریم
حمایت فراموش نشه کیوتم🤍😉
۱۵.۲k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.