فیک تهیونگ (آخرین دیدار) p13

ویو تهیونگ
لایلا به شماره زنگ زد از استرس داشتم می مُردم که الان اتفاقی واسه عشقم، واسه کل زندگیم، کسی که هر روز با امید به دست آوردنش بلند میشم آره اون کل زندگیمه( تهیونگ جان!😑🗿)
لایلا زد رو پخش تا ماهم بشنویم ( علامت پسره -)
-ها چیه دوباره چی میگی
لایلا: با دوستم کاری نداشته باش ما پو....
-نچ نشد دیگه اول پول بعد دوستت خانم کوچولو
جونگ کوک: اگه خفه میشدی میخواست ادامه بده
- میشنوم
لایلا: ما پولو تا فردا میارم
- باشه ولی اگه دست از پا خطا کنید هم دوستتون میمیره هم هرجور شده پول میگیرم فهمیدی؟
جونگ کوک: واسه ما رئیس بازی در نیار مرتیکه گفتیم پول رو میاریم پس با ا.ت کاری نداشته باش
که گوشیو قط کرد
تهیونگ: مرتیکه گاو
جونگ کوک: همین؟ گاو **** *** **** *******
تهیونگ: بسه بسه فهمیدیم
لایلا: اینجارو
منو جونگ کوک که داشتیم به مرتیکه فحش میدادیم همون ثانیه نگاهمون خورد به لایلا
جونگ کوک: چی شد؟
لایلا: پسره یه آدرس فرستاد ببینید پیامشو
تا فردا وقت دارید پول رو به این آدرس بیارید ا.ت رو بگیرید.
جونگ کوک به من نگاه کرد: همه چی دست توعه
تهیونگ: فردا صبح زود بلند میشم میرم بانک پولی که تو حسابمه رو نقد کنم ببریم بدیم بهش
رو به لایلا کردم: تو هم برو بقیش با منو جونگ کوک تو فقط فردا بیا دوستتون ببین