پارت ~17~
ویو ات
چشمامو باز کردم دیدم توی اتاق جیمین هستم جیمین هم کنارم بود روی صندلی نشسته بود و داشت نگام میکرد
_به هوش اومدی
+اوهم(سرد)
+من اینجا چیکار میکنم(سرد)
_دکتر اومد معاینت کرد و پانسمانت کرد
+(پاشد روی تخت نشست)
+اها اولش منو میزنی بعد زنگ میزنی دکتر تا بیاد معاینه ام کنه
_چی داری میگی
+خودت میدونی لازم به توضیح نیس
ویو ات
خواستم از اتاق برم بیرون که جیمین دستمو گرفت
+ولم کن
_ولت نمیکنم
+گفتم ولم ک...
که یهو منو چسبوند به دیوار و لباشو رو لبام گذاشت بعد از چند مین من هولش دادم و گفتم
+چیکار میکنی
_هیچی فقط بوست کردم
+ولم کن چرا راحتم نمیزاری(داد)
_چون تو مال منیییی مال من(داد,عصبی)
با دادش بغضم گرفت سریع از اتاق رفتم بیرون و رفتم اتاق خودم و در رو قفل کردم و پشت به در تکیه دادم گریه میکردم
+چرا،چرا ولم نمیکنه (گریه)
رفتم روی تخت و سرمو روی بالشت گذاشتم و همینجوری داشتم گریه میکردم که خوابم برد...
شرایط نداره پارت بعدی رو هم میزارم
••••••
چشمامو باز کردم دیدم توی اتاق جیمین هستم جیمین هم کنارم بود روی صندلی نشسته بود و داشت نگام میکرد
_به هوش اومدی
+اوهم(سرد)
+من اینجا چیکار میکنم(سرد)
_دکتر اومد معاینت کرد و پانسمانت کرد
+(پاشد روی تخت نشست)
+اها اولش منو میزنی بعد زنگ میزنی دکتر تا بیاد معاینه ام کنه
_چی داری میگی
+خودت میدونی لازم به توضیح نیس
ویو ات
خواستم از اتاق برم بیرون که جیمین دستمو گرفت
+ولم کن
_ولت نمیکنم
+گفتم ولم ک...
که یهو منو چسبوند به دیوار و لباشو رو لبام گذاشت بعد از چند مین من هولش دادم و گفتم
+چیکار میکنی
_هیچی فقط بوست کردم
+ولم کن چرا راحتم نمیزاری(داد)
_چون تو مال منیییی مال من(داد,عصبی)
با دادش بغضم گرفت سریع از اتاق رفتم بیرون و رفتم اتاق خودم و در رو قفل کردم و پشت به در تکیه دادم گریه میکردم
+چرا،چرا ولم نمیکنه (گریه)
رفتم روی تخت و سرمو روی بالشت گذاشتم و همینجوری داشتم گریه میکردم که خوابم برد...
شرایط نداره پارت بعدی رو هم میزارم
••••••
۱۲.۱k
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.