کاله یی که هیچ خلقش ننگرید / از خَلاقَت آن کریم آن را خری
کاله یی که هیچ خلقش ننگرید / از خَلاقَت آن کریم آن را خرید
متاعی که از شدّت فرسودگی کسی حاضر نیست بدان نگاه کند . خداوندِ کریم آن را از انسان می خرد . ( خَلاقَت = کهنگی و فرسودگی ) [ این بیت در مقام کرامت و بخشندگی حضرت حق است . «متاع کهنه» در اینجا کنایه از نَفسِ گُنه کار و معیوب آدمی است که در همه جا مردود است جز در بارگاه کریم آن یگانۀ غفار . ]بیت 1267هیچ قلبی پیشِ او مردود نیست / زآنکه قصدش از خریدن سود نیستدر بارگاه رحمت الهی هیچ قلبی مردود نمی شود . زیرا قصد او از خریدن نَفسِ گُنه کار آدمی سود نیست
متاعی که از شدّت فرسودگی کسی حاضر نیست بدان نگاه کند . خداوندِ کریم آن را از انسان می خرد . ( خَلاقَت = کهنگی و فرسودگی ) [ این بیت در مقام کرامت و بخشندگی حضرت حق است . «متاع کهنه» در اینجا کنایه از نَفسِ گُنه کار و معیوب آدمی است که در همه جا مردود است جز در بارگاه کریم آن یگانۀ غفار . ]بیت 1267هیچ قلبی پیشِ او مردود نیست / زآنکه قصدش از خریدن سود نیستدر بارگاه رحمت الهی هیچ قلبی مردود نمی شود . زیرا قصد او از خریدن نَفسِ گُنه کار آدمی سود نیست
۹۱۳
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.