(پارت ۱)
(پارت ۱)
جیمین: اتتتت(عربده)
ات: ب.... بله(ترس)
جیمین: به چ حقی از دستورات من سر پیچی کردی دختره هرزههه(عربده)
ات: ا ارباب... بخدا من نمیخاستم ب...(جیمین حرف ات رو قعط کرد)
جیمین:(خنده عصبی ریز) جدیی؟(خنده شیطانی)
پس چرا رفتی اگ نمیخاستیی(داد)
ات: ار... باب هنق هق بزارید براتون توضیح بدم
جیمین: خفه شووو هرزهه توضیحت ب چ درد من میخوره اخههه(داد) بدون اجازه من رفتی باررر حالا بار رفتنتو ببخشمم اون هیچی زیر خابی کردنتو چی کار کنمممم(عربده)
(ات بدون اجازه جیمین رفته بودش بار و اونجا یه یارویی ک خیلی عوضی بود به زوذ ات رو ب یه پیر مرد میفروشه و ات هی میخاست فرار کنهو اینا ولی نمیتونست وقتی ات با او پیره مرد رفتن تو اتاق جیمین رسید و دیدی ک ات دوی اون اتاقه و فکر کرد ات خودش به خاست خودش رفته با اون پیر مرده)
ات: هنق هق هنق ارباب (گریه مظلوم)
جیمین: خفه شو گمشو تو اتاق(داد)
(ات بدون حرفی رفتتو اتاق و گذیه میکرد جیمین وارد اتاق شد)
جیمین: لخت شووو(داد)
(ات بدون حرفی لخت شد جیمین رفت سمت کشو و از تو کشو یه شلاق برداشت و داقش کرد و ات رو کتک زد)
ات: عاییییی عاخخخخ و... وایسا هنق هق هنق هقق
جیمین: خفه شو هرزههه حالا برا من ادم شدی زیر خابی میکنییی
(حمایت بالا میخاممم)
(راستی فردا تولدمه چطوری ازش فرار کنم؟؟؟؟) 😢😭
جیمین: اتتتت(عربده)
ات: ب.... بله(ترس)
جیمین: به چ حقی از دستورات من سر پیچی کردی دختره هرزههه(عربده)
ات: ا ارباب... بخدا من نمیخاستم ب...(جیمین حرف ات رو قعط کرد)
جیمین:(خنده عصبی ریز) جدیی؟(خنده شیطانی)
پس چرا رفتی اگ نمیخاستیی(داد)
ات: ار... باب هنق هق بزارید براتون توضیح بدم
جیمین: خفه شووو هرزهه توضیحت ب چ درد من میخوره اخههه(داد) بدون اجازه من رفتی باررر حالا بار رفتنتو ببخشمم اون هیچی زیر خابی کردنتو چی کار کنمممم(عربده)
(ات بدون اجازه جیمین رفته بودش بار و اونجا یه یارویی ک خیلی عوضی بود به زوذ ات رو ب یه پیر مرد میفروشه و ات هی میخاست فرار کنهو اینا ولی نمیتونست وقتی ات با او پیره مرد رفتن تو اتاق جیمین رسید و دیدی ک ات دوی اون اتاقه و فکر کرد ات خودش به خاست خودش رفته با اون پیر مرده)
ات: هنق هق هنق ارباب (گریه مظلوم)
جیمین: خفه شو گمشو تو اتاق(داد)
(ات بدون حرفی رفتتو اتاق و گذیه میکرد جیمین وارد اتاق شد)
جیمین: لخت شووو(داد)
(ات بدون حرفی لخت شد جیمین رفت سمت کشو و از تو کشو یه شلاق برداشت و داقش کرد و ات رو کتک زد)
ات: عاییییی عاخخخخ و... وایسا هنق هق هنق هقق
جیمین: خفه شو هرزههه حالا برا من ادم شدی زیر خابی میکنییی
(حمایت بالا میخاممم)
(راستی فردا تولدمه چطوری ازش فرار کنم؟؟؟؟) 😢😭
۱۳.۱k
۲۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.