منشه من چشه
منشه من چشه
پارت ۳
ویو آت
آمدم بالا وسایلم رو چیدم توی کل خونه
و رفتم شام درست کردم
بعد ک تموم شد خوردم و رفتم خابیدم
ویو فردا ساعت ۵ صبح
بلند شدم لباس ورزشیم رو پوشیدم رفتم بیرون توی پارک کنار خونم
و ی خورده دویدم طناب زدم و برگشتم رفتم حموم صبحونه خوردم لباس کارم هم پوشیدم ساعت ۶و نیم بود رفتم بیرون
توی ایستگاه اتوبوس نشسته بودم منتظر اتوبوس
بلاخره آمد سوار شدم
امروز روز محاسبس
نباید خراب کنم
توی کل راه ب خودم انرژی مثبت میدادم
تا اینکه رسیدم پیاده شدم
واو چقدر بزرگهه
هوفف آرامش خودم رو حفظ میکنم
رفتم داخل و از پذیرش پرسیدم باید برم کجا
ظاهراً باید برم طبقه ی آخر
سوار آسانسور شدم
از طرز نگا کردنشون معلومه منتظر ی حرکت اشتباه بزنی تا خوردت کنن
پس باید خیلی مراقب باشم
دم در دفتر مدیر عامل بودم
در زدم
_ بفرمایید
وارد شدم
سلام
تعظیم کردم و رفتم نشستم
_ خوب شما خانومه؟
من آت هستم تازه از ایران آمدم کره و قراره فامیلم رو عوض کنم میتونید ولی من رو جئون آت صدا کنید
_ خیلی هم خوب
خوب حالا شروع میکنیم
خانوم آت شما چند سالتونه؟
من ۲۰ سالمه
_ بنظرتون سنتون کم نیست برای این کار ؟
من میتونم نگران نباشید
_ میل خودتون هست
ولی باید بدونید ک این کار خیلی سخته من سفر خارجه میرم و شما باید همراه من بیاید
و مدارک او تمام سند های شرکت رو باید حفظ باشید
مشکلی نیست
ویو بعد محاسبه
هوفف
بلخره تونستمممم ولیییی اینم دفرتمهههه
عرررر
حالا باید این همه رو حفظ کنمممم ننننن
واییی
الان تقریبا یک ماه میشه من اینجا توی این شرکت کار میکنم
من من تمام اون مدارک و اسناد رو حفظ کردم و الان منشه آقای کیم تهیونگم
فامیلم رو عوض کردم
من الان خانوم جئون هستم
ولی مهم تر از همه
حس میکنم نسبت ب آقای کیم ی حسی دارم
وایییییی
من چیکار کنم
تازهه فردا قراره کل شرکت بریم مسافرت یک هفته
کارمندا میگن
هر سه یا دو ماه ی بار میرن
فردا هم قراره برم
بلخره رسیدم خونه حالا باید چمدونم رو ببندم
تمام
پارت ۳
ویو آت
آمدم بالا وسایلم رو چیدم توی کل خونه
و رفتم شام درست کردم
بعد ک تموم شد خوردم و رفتم خابیدم
ویو فردا ساعت ۵ صبح
بلند شدم لباس ورزشیم رو پوشیدم رفتم بیرون توی پارک کنار خونم
و ی خورده دویدم طناب زدم و برگشتم رفتم حموم صبحونه خوردم لباس کارم هم پوشیدم ساعت ۶و نیم بود رفتم بیرون
توی ایستگاه اتوبوس نشسته بودم منتظر اتوبوس
بلاخره آمد سوار شدم
امروز روز محاسبس
نباید خراب کنم
توی کل راه ب خودم انرژی مثبت میدادم
تا اینکه رسیدم پیاده شدم
واو چقدر بزرگهه
هوفف آرامش خودم رو حفظ میکنم
رفتم داخل و از پذیرش پرسیدم باید برم کجا
ظاهراً باید برم طبقه ی آخر
سوار آسانسور شدم
از طرز نگا کردنشون معلومه منتظر ی حرکت اشتباه بزنی تا خوردت کنن
پس باید خیلی مراقب باشم
دم در دفتر مدیر عامل بودم
در زدم
_ بفرمایید
وارد شدم
سلام
تعظیم کردم و رفتم نشستم
_ خوب شما خانومه؟
من آت هستم تازه از ایران آمدم کره و قراره فامیلم رو عوض کنم میتونید ولی من رو جئون آت صدا کنید
_ خیلی هم خوب
خوب حالا شروع میکنیم
خانوم آت شما چند سالتونه؟
من ۲۰ سالمه
_ بنظرتون سنتون کم نیست برای این کار ؟
من میتونم نگران نباشید
_ میل خودتون هست
ولی باید بدونید ک این کار خیلی سخته من سفر خارجه میرم و شما باید همراه من بیاید
و مدارک او تمام سند های شرکت رو باید حفظ باشید
مشکلی نیست
ویو بعد محاسبه
هوفف
بلخره تونستمممم ولیییی اینم دفرتمهههه
عرررر
حالا باید این همه رو حفظ کنمممم ننننن
واییی
الان تقریبا یک ماه میشه من اینجا توی این شرکت کار میکنم
من من تمام اون مدارک و اسناد رو حفظ کردم و الان منشه آقای کیم تهیونگم
فامیلم رو عوض کردم
من الان خانوم جئون هستم
ولی مهم تر از همه
حس میکنم نسبت ب آقای کیم ی حسی دارم
وایییییی
من چیکار کنم
تازهه فردا قراره کل شرکت بریم مسافرت یک هفته
کارمندا میگن
هر سه یا دو ماه ی بار میرن
فردا هم قراره برم
بلخره رسیدم خونه حالا باید چمدونم رو ببندم
تمام
۳.۶k
۲۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.