درتاریکی پارت اخر
پرش زمانی روز عروسی
.
با پخش شدن موسیقی در سالن مینسو و جونگکوک دست در دست هم وارد میشن و همه به افتخارشون بلند میشن و دست میزنن
کشیش:خب فرزندانم شروع میکنیم
اقای جئون جانگ کوک و خانم لی مینسوایا حاضریدتا ابد در خوشی ها و سختی ها،شادی ها و غم ها،بیماری ها و سلامتی ها کنار هم بمانید و چیزی جز مرگ شما را از یکدیگرجدا نکند؟
جونگکوک:بله
مینسو:بله
کشیش:پس طبق اختیاراتی که به من داده شده شمارا زن و شوهر اعلام میکنم جونگکوک اروم لبای مینسو رو میبوسه و
همه دست میزنن
.
در عمارت کوک
.
مینسو:اخ این لباس چرا باز نمیشه
کوک:بزار من بازش کنم
جونگکوک زیپ لباس مینسو رو باز میکنه و لباسشو در میاره
مینسو:هعی داری چیکار میکنی منحرف من فقط گفتم زیپشو باز کن نه اینکه درش بیار
کوک:بالاخره من شوهرتم هرکاری بخوام میتونمبکنم
و جونگکوک و مینسو تا ابد در خوبی و خوشی زندگی کردند
.
.
.
.
این فیک هم تمومشد اگه بد بود ببخشید
مواظب خودتون باشید🤗
تاریخ شروع:
۱۴۰۱/۷/۷
تاریخ پایان:
۱۴۰۱/۹/۲۳
.
با پخش شدن موسیقی در سالن مینسو و جونگکوک دست در دست هم وارد میشن و همه به افتخارشون بلند میشن و دست میزنن
کشیش:خب فرزندانم شروع میکنیم
اقای جئون جانگ کوک و خانم لی مینسوایا حاضریدتا ابد در خوشی ها و سختی ها،شادی ها و غم ها،بیماری ها و سلامتی ها کنار هم بمانید و چیزی جز مرگ شما را از یکدیگرجدا نکند؟
جونگکوک:بله
مینسو:بله
کشیش:پس طبق اختیاراتی که به من داده شده شمارا زن و شوهر اعلام میکنم جونگکوک اروم لبای مینسو رو میبوسه و
همه دست میزنن
.
در عمارت کوک
.
مینسو:اخ این لباس چرا باز نمیشه
کوک:بزار من بازش کنم
جونگکوک زیپ لباس مینسو رو باز میکنه و لباسشو در میاره
مینسو:هعی داری چیکار میکنی منحرف من فقط گفتم زیپشو باز کن نه اینکه درش بیار
کوک:بالاخره من شوهرتم هرکاری بخوام میتونمبکنم
و جونگکوک و مینسو تا ابد در خوبی و خوشی زندگی کردند
.
.
.
.
این فیک هم تمومشد اگه بد بود ببخشید
مواظب خودتون باشید🤗
تاریخ شروع:
۱۴۰۱/۷/۷
تاریخ پایان:
۱۴۰۱/۹/۲۳
۳۴.۳k
۲۳ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.