چند پارتی=لیتل بوی(۲)

کیم بعد این که اومد تو رفت سر یه میزی نشست ولی با این که سرم پایین بود بازم سنگینی نگاهش رو روم حس می کردم. لحظه ای سرم رو بالا آوردم و باهاش چند ثانیه چشم تو چشم شدم و بعدش زود سرم رو پایین آوردم و کمی هم شراب خوردم که از بین صداها متوجه صدای پای یه نفر رو می شنیدم که داره می یاد سمتمون از کفش چرم و براقش فهمیدم که کیمه رسید سمت ما و فردی که باهاش معامله کرده بودم رو به قمار صدا کرد و بعد این که طرف پاشد کیم بهم یه پوزخندی زد و بعدشم رفتن و رو یه میز نشستن تا قمار کنن ، به خاطر این که دور نشسته بودن حرفاشون رو نمی شنیدم
کمی بعد کیم با پوزخندی از خود راضی می یومد سمتم و از پشت مرده رو دیدم که بهم چشمک زد که کار تمومه بلکه فکر کنید کار تموم شد ولی ماجرا تازه شروع می شد باید قدرت بازیگریم بالا می بود تا بتونم قولش بزنم بعد این که اومد پیشم با یه نگاه خرگوشی و کیوت بهش زول زدم
تهیونگ. لیتل بوی شما باید با من بیای(پوزخند و سرد و بم)
کوک. ش شما کی هستین؟ (کیوت و ترس ساختگی)
تهیونگ.از این به بعد رئیستم و تو قراره تو عمارت من زندگی کنی (بم و سرد)
کوک. ب باشه(بغض ساختگی ولی همچنان کیوت چون داره نقش لیتل بوی رو بازی می کنه)
ویو کوک. می خواستم پاشم که با حرکت کیم خشکم زد......

☆شرط. ۴لایک و ۴ کامنت☆