p⁹
p⁹
صدای چرخوندن کلید اومدو..
آقای جانگ وارد خونه شد!
جیهوپ: سلام
بورام: س.. سلام
اومد توی آشپزخونه و نزدیکم میشد
خوردم ب کابینت
بعدش یه لیوان از پشت سرم برداشت
و پر آب کرد و از آشپزخونه رفت بیرون
رفت روی کاناپه نشست و تلوزیونو باز کرد!
دیدم کیدرامای مورد علاقمه
بورام: میشه بزاریش ببینم
جیهوپ: باشه
دو کاسه بستنی بردم
بورام: بفرمایید آقای جانگ
جیهوپ: میشه اینطوری صدام نکنی!؟
بورام: اخه اسمتونو نمیدونم
جیهوپ: ناموسا؟
بورام: اره(خنده ریز)
جیهوپ: میتونی جیهوپ صدام کنی یا هوپی
بورام: اها باشه(خنده)
جیهوپ: آفرین
و موهامو نوازش کرد
شروع شد
قسمت مورد علاقم بود
خیلیم غمگین بود
دیگه زدم زیر گریه
منو کشوند تو ی بغلش
جیهوپ: آروم باش اون فقط یه فیلمه
انقد گریه کزدم تا خوابم برد
جیهوپ
انقد سر فیلمه گریه کرد خوابش برد
بردم گذاشتمش توی اتاقش
و خودمم کنارش دراز کشیدم و خوابیدم
خ
م
ا
ر
ی
حمایت؟! ✨💜
صدای چرخوندن کلید اومدو..
آقای جانگ وارد خونه شد!
جیهوپ: سلام
بورام: س.. سلام
اومد توی آشپزخونه و نزدیکم میشد
خوردم ب کابینت
بعدش یه لیوان از پشت سرم برداشت
و پر آب کرد و از آشپزخونه رفت بیرون
رفت روی کاناپه نشست و تلوزیونو باز کرد!
دیدم کیدرامای مورد علاقمه
بورام: میشه بزاریش ببینم
جیهوپ: باشه
دو کاسه بستنی بردم
بورام: بفرمایید آقای جانگ
جیهوپ: میشه اینطوری صدام نکنی!؟
بورام: اخه اسمتونو نمیدونم
جیهوپ: ناموسا؟
بورام: اره(خنده ریز)
جیهوپ: میتونی جیهوپ صدام کنی یا هوپی
بورام: اها باشه(خنده)
جیهوپ: آفرین
و موهامو نوازش کرد
شروع شد
قسمت مورد علاقم بود
خیلیم غمگین بود
دیگه زدم زیر گریه
منو کشوند تو ی بغلش
جیهوپ: آروم باش اون فقط یه فیلمه
انقد گریه کزدم تا خوابم برد
جیهوپ
انقد سر فیلمه گریه کرد خوابش برد
بردم گذاشتمش توی اتاقش
و خودمم کنارش دراز کشیدم و خوابیدم
خ
م
ا
ر
ی
حمایت؟! ✨💜
۵.۰k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.