aboW myhert 🧛🖤پارت 7

که لباش از رو دستم برداشت سرن گیج میزد انگار تمام توانایی هامو ازم گرفته بودن
شوگا 》 بلخره دست از خوردن خونش برداشتم خونش به قدری خوشمزه بود که دل کند ازش سخت برام بود
لی مین 》آه پیشی وحشی
راوی 》 شوگا با شنیدن این کلمه نیشخندی زد به لی مین نزدیک شد گفت کاری نکن این پیشی از اونی که هست وحشی تر بشه لی مین از این که شوگا انقد بهش نزدیک شدلپاش رنگ سرخی به خودش گرفت شوگا متوجه این شد
شوگا 》 نگاهی بهش کردم لپلش رنگ گوجه شده بود ریز خندیدم اوه خدای من تو خیلی خجالتی هستی دختر....
لی مین 》 برای اینکه فضا رو عوض کنم گفتم اهم اهم اینجا کتاب خونه ای چیزی نداره آخه حوصلم سر رفته
شوگا 》 میدونستم خجالت کشيده آخه تو چه کیوتی دختر اتاق طبقه بالا
لی مین 》 ولی طبقه بالا به عالمه اتاق هست من از کجا بدونم که کدوم میگی
شوگا 》 یکمی فکر کردم اره درست میگه باشه به یکی از خدمتکارا میگم بهت نشون بده
بای تا پارت بعدی ...