دوست پسر مافیای من فصل ۲ پارت ۱۸=
دوست پسر مافیای من فصل ۲ پارت ۱۸=
از زبان میسو
بعد از چند مین رسیدیم عمارت پیاده شدیم همین ک وارد خونه شدم جیمین من رو انداخت رو کولش و برد بالا روی تخت پرتم کرد کوک هم اومد سریع روم خیمه زد و ...
پرش زمانی به صبح ساعت ۹
با دل درد از خواب بیدار شدم کوک خوابیده بود جیمین هم همینطور جفتشون به کیوت ترین شکل ممکن خوابیده بودن ای کاش الان زیر دستاشون اینارو با این قیافه می دیدند بلند شدم نشستم خواستم از تخت بیام پایین ک برم وسایلمو جمع کنم ک جیمین گفت
&:کجا؟(خمار بم)
+:عاا می..میخواستم برم پایین
=:چرا لکنت گرفتی کار اشتباهی کردی؟(خمار بم)
+:ایش نه خواستم بیام پایین ک کوک گفت
=:هنوز خوابم میاد بخواب
&:درضمن بدون اجازه ی ما داری میری بیرون از اتاق پس قوانین ما چیشد هوم؟
+:چه قوانینی خوابم نمیومد خواستم برم پایین همین شمام ک انگار پرنده تو قفس گیر انداختین با حالت قهر تکیه دادم به تاج تخت نشستم
&:آخ قیافتو اونجوری نکنا وگرنه توسط پارک جیمین خورده میشی
=:نصفت هم توسط جئون جانگ کوک خورده میشه(خنده)
+:هر هر هر خندیدم بانمکا(تمسخر)
=:نداشتیما زبون درازی(اخم جدی)
+:خیلی خب حالا جدی نشو من میرم پایین شما هم بیایین
&:باشه ول قبلش باید یک کاری کنی
+:چیکار؟
&:گرفتمش از لباش ی مک عمیق محکم گرفتم بعدش هم کلی لباشو خوردم
+:آخ داغون شدم
=:بسه دیگ بیبیمو تموم کردی بده به من
&:(خنده)
=:میسو رو گذاشتم رو پام لباشو گاز میزدم میخوردم سینه هاش هم میمالیدم بعد از چند دقیقه ولش کردم
=:آخ خوردنی من چقد مزه داد
&:هومم خیلی بازم میخوام من
=:منم میخوام
+:بسه دیگگ گشنمه بعدش ملایمت ندارید شما دوتا چرا واقعا انقد وحشید خب منم انسانم دردم میگیره
=:بیب توقع نداری ک دوتا مافیای بزرگ جهان ملایم رفتار کنن؟
+:هوفف چه کنم رفتم دستشویی صورتمو شستم بعدش ی لباس کوتاه پوشیدم خواستم برم پایین ک
&:عوض کن اون لباس بازتو(جدی اخم)
+:دوستش دارم نمیخوام
=:عوضش کن میسو پایین پره بادیگارد مرده
+:خب نمیخوام با همین راحتم
&:وقتی میگم عوض کن عوض کن دیگ اون لباس فاکیتوو(عصبانیت و کمی داد)
+:همیشه زور میگن امروز ک برم راحت میشم از دستشون رفتم با ناراحتی لباسامو عوض کردم رفتم پایین
پرش زمانی به ۲ ساعت بعد
+:کوک و جیمین میخواستن برن ماموریت بهترین موقع بود ک برم
&:پرنسسم ما میریم مواظب خودت باش از خونه بیرون هم نرو باشه؟
+:باشه عشقم نگران نباش
=:قلب من استراحت کن تا ما برگردیم شیطونی هم نکن
+:باشه نترس(خنده)
بعدش جفتشون لبامو بوسیدن با یک تیپ خیلی دارک و کشنده رفتن بیرون واقعا این دوتا پسر هیچی از جذابیت سکسی بودن هات بودن خشن بودن کم نداشتن رو دستشون پیدا نمیشه البته مهربون هم هستنا ولی به شرطی ک زیر قوانیناشون نزنم ک میزنم
از زبان میسو
بعد از چند مین رسیدیم عمارت پیاده شدیم همین ک وارد خونه شدم جیمین من رو انداخت رو کولش و برد بالا روی تخت پرتم کرد کوک هم اومد سریع روم خیمه زد و ...
پرش زمانی به صبح ساعت ۹
با دل درد از خواب بیدار شدم کوک خوابیده بود جیمین هم همینطور جفتشون به کیوت ترین شکل ممکن خوابیده بودن ای کاش الان زیر دستاشون اینارو با این قیافه می دیدند بلند شدم نشستم خواستم از تخت بیام پایین ک برم وسایلمو جمع کنم ک جیمین گفت
&:کجا؟(خمار بم)
+:عاا می..میخواستم برم پایین
=:چرا لکنت گرفتی کار اشتباهی کردی؟(خمار بم)
+:ایش نه خواستم بیام پایین ک کوک گفت
=:هنوز خوابم میاد بخواب
&:درضمن بدون اجازه ی ما داری میری بیرون از اتاق پس قوانین ما چیشد هوم؟
+:چه قوانینی خوابم نمیومد خواستم برم پایین همین شمام ک انگار پرنده تو قفس گیر انداختین با حالت قهر تکیه دادم به تاج تخت نشستم
&:آخ قیافتو اونجوری نکنا وگرنه توسط پارک جیمین خورده میشی
=:نصفت هم توسط جئون جانگ کوک خورده میشه(خنده)
+:هر هر هر خندیدم بانمکا(تمسخر)
=:نداشتیما زبون درازی(اخم جدی)
+:خیلی خب حالا جدی نشو من میرم پایین شما هم بیایین
&:باشه ول قبلش باید یک کاری کنی
+:چیکار؟
&:گرفتمش از لباش ی مک عمیق محکم گرفتم بعدش هم کلی لباشو خوردم
+:آخ داغون شدم
=:بسه دیگ بیبیمو تموم کردی بده به من
&:(خنده)
=:میسو رو گذاشتم رو پام لباشو گاز میزدم میخوردم سینه هاش هم میمالیدم بعد از چند دقیقه ولش کردم
=:آخ خوردنی من چقد مزه داد
&:هومم خیلی بازم میخوام من
=:منم میخوام
+:بسه دیگگ گشنمه بعدش ملایمت ندارید شما دوتا چرا واقعا انقد وحشید خب منم انسانم دردم میگیره
=:بیب توقع نداری ک دوتا مافیای بزرگ جهان ملایم رفتار کنن؟
+:هوفف چه کنم رفتم دستشویی صورتمو شستم بعدش ی لباس کوتاه پوشیدم خواستم برم پایین ک
&:عوض کن اون لباس بازتو(جدی اخم)
+:دوستش دارم نمیخوام
=:عوضش کن میسو پایین پره بادیگارد مرده
+:خب نمیخوام با همین راحتم
&:وقتی میگم عوض کن عوض کن دیگ اون لباس فاکیتوو(عصبانیت و کمی داد)
+:همیشه زور میگن امروز ک برم راحت میشم از دستشون رفتم با ناراحتی لباسامو عوض کردم رفتم پایین
پرش زمانی به ۲ ساعت بعد
+:کوک و جیمین میخواستن برن ماموریت بهترین موقع بود ک برم
&:پرنسسم ما میریم مواظب خودت باش از خونه بیرون هم نرو باشه؟
+:باشه عشقم نگران نباش
=:قلب من استراحت کن تا ما برگردیم شیطونی هم نکن
+:باشه نترس(خنده)
بعدش جفتشون لبامو بوسیدن با یک تیپ خیلی دارک و کشنده رفتن بیرون واقعا این دوتا پسر هیچی از جذابیت سکسی بودن هات بودن خشن بودن کم نداشتن رو دستشون پیدا نمیشه البته مهربون هم هستنا ولی به شرطی ک زیر قوانیناشون نزنم ک میزنم
۲۱.۷k
۱۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.