مافیای خشن من :
مافیای خشن من :
𝕻𝖆𝖗𝖙/9
(علامت هیونجین£)
£خب...چطور بگم میای بازی؟
+ب...باشه
£اسمت چیه؟
+ا.ت، و تو؟
£هیونجینم
راوی:
هیونجین و ا.ت شروع به برف بازی میکنن ا.ت جوری کنار هیونجین خوشحال بود که کوک رو فراموش کرد بعد از 30 مین دوتاشون با دستای قرمز و لباسای خیس رو صندلی نشستن
£اخیش چه حالی داد
+اوهوم
£او شت ساعت 12، خونت کجاست برسونمت؟
+خب (ادرس عمارت ته رو میگه)
(عمارت ته)
£واو، تو گفتی خونس که
+خب هست، ممنون که رسوندیم
£خواهش میکنم...
&ا.ت(نگران)
£ا.ت میگم تو دوست پسر داری؟(ناراحت)
+نه داداشمه
£اخیشش خب باشه پس شمارتو بده بد نیست یه وقتایی باهم بریم بیرون
+اوک...
(داخل عمارت)
&هعی تو کجا بود؟...چرا خیسی؟...برو لباساتو عوض کن سرما میخوری
𝕻𝖆𝖗𝖙/9
(علامت هیونجین£)
£خب...چطور بگم میای بازی؟
+ب...باشه
£اسمت چیه؟
+ا.ت، و تو؟
£هیونجینم
راوی:
هیونجین و ا.ت شروع به برف بازی میکنن ا.ت جوری کنار هیونجین خوشحال بود که کوک رو فراموش کرد بعد از 30 مین دوتاشون با دستای قرمز و لباسای خیس رو صندلی نشستن
£اخیش چه حالی داد
+اوهوم
£او شت ساعت 12، خونت کجاست برسونمت؟
+خب (ادرس عمارت ته رو میگه)
(عمارت ته)
£واو، تو گفتی خونس که
+خب هست، ممنون که رسوندیم
£خواهش میکنم...
&ا.ت(نگران)
£ا.ت میگم تو دوست پسر داری؟(ناراحت)
+نه داداشمه
£اخیشش خب باشه پس شمارتو بده بد نیست یه وقتایی باهم بریم بیرون
+اوک...
(داخل عمارت)
&هعی تو کجا بود؟...چرا خیسی؟...برو لباساتو عوض کن سرما میخوری
۲.۶k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.