I need you
I need you
Part:4
ویو ات
بیدار شدم ساعت 8 بود جیهوپ هنوز خواب بود
پاشدم رفتم سرویس کارای لازمو کردم
و رفتم اشپزخونه تا صبحونه حاضر کنم
-هوپااا بلند شو بیا صبحونه بخور
+الان میام
+صبح بخیر
-صبح بخیر هوپ
+اوم ات من یه قرار دارم باید زود برم دستت درد نکنه مراقب باش
- باشه
جیهوپ ویو
رسیدم به محل قرار رفتم توی کافه
دیدم که یه زن داره اشاره میکنه برم پیشش
رفتم جلوش
میسو : اوو هوپی باورم نمیشه اومدی در این حد به زنت اعتماد نداری .؟
+ پس تو بودی سریع حرفتو بزن
میسو : از موقعی که باهم تو کافه بودیم سه سال میگذره
+برو سر اصل مطلب
میسو : باشه خب من میخوام روی واقعی ات رو بهت نشون بدم میدونم سخته برات اما اون داره بهت خیانت میکنه
+ توقع داری باور کنم
میسو : تو به حرفم اعتماد نداری به این عکسا چی؟
+ * تو ذهنش * باورم نمیشه اون ات بود با مینهو همو بغل کرده بودن اونم با عاشقانه ترین حالت
+ای این فتوشاپه
میسو :هوف اما فک نکنم بتونی این مکالمه رو انکار کنی
*مکالمه*
-سلام چاگیاا
مینهو : سلام عزیزم خوبی؟
-اوهوم خیلی دلم برات تنگ شده بخاطر اون جیهوپ احمق نمیتونم پیشت باشم
مینهو :اره اما بزودی بهم میرسیم
-وای ارهه اوه من برم الان اون احمق شک میکنه
مینهو : باشه عشقم خدافظ
*پایان مکالمه*
+باورم نمیشه اون اشغال به من خیانت کرده
میدونم چیکارش کنم
سریع پاشد رفت
ات ویو
نشسته بودم تو خونه که یهو...
خمارییی
Part:4
ویو ات
بیدار شدم ساعت 8 بود جیهوپ هنوز خواب بود
پاشدم رفتم سرویس کارای لازمو کردم
و رفتم اشپزخونه تا صبحونه حاضر کنم
-هوپااا بلند شو بیا صبحونه بخور
+الان میام
+صبح بخیر
-صبح بخیر هوپ
+اوم ات من یه قرار دارم باید زود برم دستت درد نکنه مراقب باش
- باشه
جیهوپ ویو
رسیدم به محل قرار رفتم توی کافه
دیدم که یه زن داره اشاره میکنه برم پیشش
رفتم جلوش
میسو : اوو هوپی باورم نمیشه اومدی در این حد به زنت اعتماد نداری .؟
+ پس تو بودی سریع حرفتو بزن
میسو : از موقعی که باهم تو کافه بودیم سه سال میگذره
+برو سر اصل مطلب
میسو : باشه خب من میخوام روی واقعی ات رو بهت نشون بدم میدونم سخته برات اما اون داره بهت خیانت میکنه
+ توقع داری باور کنم
میسو : تو به حرفم اعتماد نداری به این عکسا چی؟
+ * تو ذهنش * باورم نمیشه اون ات بود با مینهو همو بغل کرده بودن اونم با عاشقانه ترین حالت
+ای این فتوشاپه
میسو :هوف اما فک نکنم بتونی این مکالمه رو انکار کنی
*مکالمه*
-سلام چاگیاا
مینهو : سلام عزیزم خوبی؟
-اوهوم خیلی دلم برات تنگ شده بخاطر اون جیهوپ احمق نمیتونم پیشت باشم
مینهو :اره اما بزودی بهم میرسیم
-وای ارهه اوه من برم الان اون احمق شک میکنه
مینهو : باشه عشقم خدافظ
*پایان مکالمه*
+باورم نمیشه اون اشغال به من خیانت کرده
میدونم چیکارش کنم
سریع پاشد رفت
ات ویو
نشسته بودم تو خونه که یهو...
خمارییی
۷.۹k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.