غـریـبــه مـن ───※ ·❆· ※───

+باید برم سراغ لی جونگ
ج: چی...اون واسه چی....میخوای تو دردسر بیوفتی
+کار خودشه
ج: چی میگی کوک کار اون؟ دیوونه شدی....اگه میخواست ا/ت و بگیره خیلی وقت پیش دست بکار میشد
+آره اونا دنبال ا/ت اومدن ولی واسه چی خونه رو گشتن؟......کار خودشو زیر دستاشه...جز اون کس دیگه ای از مدرک خبر نداره
ج:ولی گفتی سانگ...
+آره خب شاید باهمن
ج: امکان نداره.......میخوای چیکار کنی
+وارد عمارتش بشم
ج: یکم عاقلانه فکر کن نمیتونی همچین کاری بکنی
+قبلا و یادت نیست
ج: اونموقع نمیدونست دشمنشی
+خب یکم متفاوتر انجامش میدیم
ج: واقعا میخوای بخاطر ا/ت تا این حد پیش بری؟
+منظورت چیه؟ نکنه میخوای بشینم هیچکاری نکنم...اگه نمیخوای نیا بدون تو هم میتونم انجامش بدم
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
کوک و بادیگارداش به سمت عمارت لی جونگ رفتن اولش میخواستن با پیشنهاد جیمین با خوبی بدون دردسر وارد شن ولی نگهبانا کارو سخت میکردن و نمیذاشتن اونا هم مجبور شدن همرو پاره کنن
**قربان جئون وارد عمارت شده همه ی نگهبانای دم در زخمی شدن باید بریم
لی جونگ: چییی
همین موقع صدای کوک میاد
+بیا بیرون...تو یکی از همین اتاقایی دیگه....تا کی میخوای قایم شی
و وارد اتاق میشه
نگهبانه بود ولی لی جونگ نه
+کجاس؟(داد)
**ن..نمیدونم
کوک میخواست شلیک کنه ولی جمین نزاشت
ج: صبر کن شاید باهاش دستمون به لی جونگ و هم دستاش برسه
نگهبانایی که به لی جونگ نزدیکتر بودن و با خودش میبره عمارت
فلش بک ا/ت:
اینجا.....خیلی..سرده....منو بیارین بیرون عوضییی
¤هنوز نظرت عوض نشده
_صبر کن...بزار بیام بیرون
¤ببین من چقد باهات مهربونم...ولی تو داری ازم سواستفاده میکنی
_.............
¤از اون جونگکوک هم خیلی مهربون ترم نه؟
_چرا خودتو با اون مقایسه میکنی
¤مطمئنم تو ام ازش متنفری
_............
¤بگو...بگو که ازش متنفری
_چی
¤بگو ازش بدت میاد (داد)
ا/ت دستاشو میزاره رو گوشش
_د..دیوونه شدی
سانگ هو گردن ا/ت و میگیره (یجورایی مث خفه کردن)
¤حالا حالاها باید اینجا بمونی

#فیک #جونگکوک #تهیونگ #جیمین #جین #یونگی #جیهوپ #نامجون #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #Teahyung #Jimin #Namjoon #Jin #J_Hope #Suga #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan

با تعرفه آزاد دارم پست میزارم🥲