(عمارت ارباب)Part.12
پدر ته*ویو
پدر ته:تو کی هستی
مرد:پولم پس بدید به هیوک بگو هرچی زودتر پولم پس بده مگر نه با پلیس میام چند روز هسک که خبری ازش هم نیست کدوم گوریه
پدر ته:چی؟ببببگوو پووولت چچچققدره
مرد:۸۰،۰۰۰دلار یا ۴ ملیارد ۴۸۰ ملیون
پدر ته:نمیتونم نقد بدم
یه کارت بهش دادم که اون کارت بلک کارت بود یعنی کارت بی نهایت
پدر ته:بیا این و بگیر دیگه پیدلت نشه به هیوک هم نگو فهمیدی
مرد:چشم
سرم درد گرفت چرا از الان هیوک خودش رو توی بدهی و اینجور کارای خلاف داره میندازه تازه میخواد که صاحب این ثروت بزرگ و عمارت هم بشه
ته*ویو
یهو یکی بهم پیام داد
دیدم هیوک هست برام لوکیشن فرستاده بود گفت بیا اینجا مشکلاتمون و حل کنیم
من از تخت پاشدم
ا.ت:کجا میری؟
ته:هیوک بهم پیام داده بیا به این ادرس
ا.ت:همدیگر و یبار نکشید فقط
ته:نگران نباش زودی بر میگردم
سوار ماشینم شدم و رفتم به اون ادرس رفتم یجای خلوت بود
نویسنده*ویو
تهیونگ از ماشین پیاده شد و منتظر هیوک بود که یهو هیوک با یه اسلحه اومد
ته:چیکار میکنی
هیوک:همونکاری که خیلی قبل باید میکردم
یهو صدای چند بار شلیک اومد
پدر ته:تو کی هستی
مرد:پولم پس بدید به هیوک بگو هرچی زودتر پولم پس بده مگر نه با پلیس میام چند روز هسک که خبری ازش هم نیست کدوم گوریه
پدر ته:چی؟ببببگوو پووولت چچچققدره
مرد:۸۰،۰۰۰دلار یا ۴ ملیارد ۴۸۰ ملیون
پدر ته:نمیتونم نقد بدم
یه کارت بهش دادم که اون کارت بلک کارت بود یعنی کارت بی نهایت
پدر ته:بیا این و بگیر دیگه پیدلت نشه به هیوک هم نگو فهمیدی
مرد:چشم
سرم درد گرفت چرا از الان هیوک خودش رو توی بدهی و اینجور کارای خلاف داره میندازه تازه میخواد که صاحب این ثروت بزرگ و عمارت هم بشه
ته*ویو
یهو یکی بهم پیام داد
دیدم هیوک هست برام لوکیشن فرستاده بود گفت بیا اینجا مشکلاتمون و حل کنیم
من از تخت پاشدم
ا.ت:کجا میری؟
ته:هیوک بهم پیام داده بیا به این ادرس
ا.ت:همدیگر و یبار نکشید فقط
ته:نگران نباش زودی بر میگردم
سوار ماشینم شدم و رفتم به اون ادرس رفتم یجای خلوت بود
نویسنده*ویو
تهیونگ از ماشین پیاده شد و منتظر هیوک بود که یهو هیوک با یه اسلحه اومد
ته:چیکار میکنی
هیوک:همونکاری که خیلی قبل باید میکردم
یهو صدای چند بار شلیک اومد
۲.۶k
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.