دوست پسر وحشی من ۱
قبل شروع باید چندتا نکته بگم
نکته:همونطور که از اسم این فیک معلومه سوجون رو لیا خیلی غیرت داره
نکته: در این فیک زمستونه
نکته:لیا درونش خیلی خیلی کرم داره داخل فیک متوجهش میشید
از آشپزخونه در اومدم ناهارم حاظر بود ساعتو نگاه کردم ۱:۳۰ رونشون میداد چشمم خورد به سوجون دیدم گرم فیلم دیدنه منم ازاونجایی که خیلی کرم داشتم گفتم یکم بترسونمش رفتم بالا سرش و دستامو دور گردنش حلقه کردم
سوجون ویو:
دیدم دوتا دست دور گردنم حلقه شد منم ازبوی عطرش فهمیدم لیاست منم دستاشو کشیدم و گونشو بوسیدم بهش گفتم
س:بیا بغلم
ل:باشه
سریع رفتم بغلش و محکم بغلش کردم منو از تو بغلش درآورد رو کاناپه دراز کرد واومد روم و شروع کرد خوردن لبام منم همراهی میکردم
بعد ۱۰ دقیقه از روم بلند شد و گفت
س: دیگه نبینم شیطونی کنیا
خندیدم و گفتم
ل: باشه
یه لبخند زیبا بهم زد که محو نگاش شدم
ل: ناهار حاظر بیا بخوریم من گشنمه
س:ولی من لباتو خوردم سیر سیرم
ل: عه سوجون من گشنمه اذیت نکن
س: هوم گشنته
ل:آره
س:خب پس بریم که بخوریم
ادامه دارد......
نکته:همونطور که از اسم این فیک معلومه سوجون رو لیا خیلی غیرت داره
نکته: در این فیک زمستونه
نکته:لیا درونش خیلی خیلی کرم داره داخل فیک متوجهش میشید
از آشپزخونه در اومدم ناهارم حاظر بود ساعتو نگاه کردم ۱:۳۰ رونشون میداد چشمم خورد به سوجون دیدم گرم فیلم دیدنه منم ازاونجایی که خیلی کرم داشتم گفتم یکم بترسونمش رفتم بالا سرش و دستامو دور گردنش حلقه کردم
سوجون ویو:
دیدم دوتا دست دور گردنم حلقه شد منم ازبوی عطرش فهمیدم لیاست منم دستاشو کشیدم و گونشو بوسیدم بهش گفتم
س:بیا بغلم
ل:باشه
سریع رفتم بغلش و محکم بغلش کردم منو از تو بغلش درآورد رو کاناپه دراز کرد واومد روم و شروع کرد خوردن لبام منم همراهی میکردم
بعد ۱۰ دقیقه از روم بلند شد و گفت
س: دیگه نبینم شیطونی کنیا
خندیدم و گفتم
ل: باشه
یه لبخند زیبا بهم زد که محو نگاش شدم
ل: ناهار حاظر بیا بخوریم من گشنمه
س:ولی من لباتو خوردم سیر سیرم
ل: عه سوجون من گشنمه اذیت نکن
س: هوم گشنته
ل:آره
س:خب پس بریم که بخوریم
ادامه دارد......
۲.۳k
۰۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.