فیک: ددی من * فصل ۲ * پارت ۱۰
تهیونگ.......
رفتم بغلش کردم که دیدم گفت
_ آخخخخخخخخخخخخخخ ( درد شدید )
و گریه کرد
چیشدی عشقم حالت خوبه ( نگرانی )
_آر.....آره فقط بدنم هق هق درد میکنه هق ( با گریه )
دورت بگردم من ببخشید عمرم دیگه قول میدم هیچ وقت حتا دستمو روت بلد نکنم البته پدر اونی که کاری کرد من با تو ایم کارو کنم در میارم ( تیکه آخر از جای البته عصبانی)
_دوست دارم
منم همین طور
که دیدم سوفیا اومد توی اتاق و مثل چی گریه کرده بود
٪ مامانی پاپایی شما چرا داشتین دعوا میکردین من تلسیدم ( با بغض )
نه بابا جون من مامانت داشتیم فیلم میدیدیم ترسیدیم مامانت جیغ کشید
٪باسه پس سما دعوا نمی تلدین؟؟؟؟
_نه کیوتی مامان
ا/ت رفت بغلش کرد منم جفتشونو بغل کردم
اون روز باهم رفتیم بیرون کلی خوشگذرونی
آخر شب برگشتیم خونه که من یادم افتاد......
رفتم بغلش کردم که دیدم گفت
_ آخخخخخخخخخخخخخخ ( درد شدید )
و گریه کرد
چیشدی عشقم حالت خوبه ( نگرانی )
_آر.....آره فقط بدنم هق هق درد میکنه هق ( با گریه )
دورت بگردم من ببخشید عمرم دیگه قول میدم هیچ وقت حتا دستمو روت بلد نکنم البته پدر اونی که کاری کرد من با تو ایم کارو کنم در میارم ( تیکه آخر از جای البته عصبانی)
_دوست دارم
منم همین طور
که دیدم سوفیا اومد توی اتاق و مثل چی گریه کرده بود
٪ مامانی پاپایی شما چرا داشتین دعوا میکردین من تلسیدم ( با بغض )
نه بابا جون من مامانت داشتیم فیلم میدیدیم ترسیدیم مامانت جیغ کشید
٪باسه پس سما دعوا نمی تلدین؟؟؟؟
_نه کیوتی مامان
ا/ت رفت بغلش کرد منم جفتشونو بغل کردم
اون روز باهم رفتیم بیرون کلی خوشگذرونی
آخر شب برگشتیم خونه که من یادم افتاد......
۵.۸k
۲۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.