وقتی میری بار پارت ۳۵
( صبح)
* ا.ت ویو *
از خواب پاشدم . داشتم فکر میکرد من کوک رو بیشتر دوست دارم یا فلیکس من هر دوشون رو دوست داشتم . هر دوشون بهم آرامش می دادن . ولی اگه بخوام انتخاب کنم ..قطعا جانکوک ... ولی فعلا ما طلاق گرفتیم ...پس من فیلیکس رو دوست دارم .
برگشتم و به صورت فیلیکس نگاه کردم ... اون واقعا زیباست .
& میدونم خیلی قشنگم
+ واقعا ؟ ولی نیستی (خنده)
& نیستم ؟؟ ولی در عوض تو هستی
+ مرسیی
* پرش زمانی به شب *
& ا.ت پاشو حاضر شو بریم جشن
+ حاضرم
& خیلی زیبا شدی لیدی
+ شما هم جذاب شدی مستر
( رسیدن )
& بفرمایید
+ مرسی مستر
& خب بریم ؟
+ بریم
* وارد شدن *
* ا.ت ویو *
وقتی وارد شدیم همه نگاه ها بهمون خیره شد
اون کوک بودددد کوک اینجا بود نههه می می خوام برگردمممم
چرا عصبی بود و اون دختر بغلش سانا بود . یعنی راست گفته؟ مهم نیست
& ا.ت خونسرد باش و راه برو بیا بریم سر میز ۴
+ باشه
نههه کوک دقیقا بغلمون بودد
.........................................................................
۵ کامنت
۱۰ لایک
* ا.ت ویو *
از خواب پاشدم . داشتم فکر میکرد من کوک رو بیشتر دوست دارم یا فلیکس من هر دوشون رو دوست داشتم . هر دوشون بهم آرامش می دادن . ولی اگه بخوام انتخاب کنم ..قطعا جانکوک ... ولی فعلا ما طلاق گرفتیم ...پس من فیلیکس رو دوست دارم .
برگشتم و به صورت فیلیکس نگاه کردم ... اون واقعا زیباست .
& میدونم خیلی قشنگم
+ واقعا ؟ ولی نیستی (خنده)
& نیستم ؟؟ ولی در عوض تو هستی
+ مرسیی
* پرش زمانی به شب *
& ا.ت پاشو حاضر شو بریم جشن
+ حاضرم
& خیلی زیبا شدی لیدی
+ شما هم جذاب شدی مستر
( رسیدن )
& بفرمایید
+ مرسی مستر
& خب بریم ؟
+ بریم
* وارد شدن *
* ا.ت ویو *
وقتی وارد شدیم همه نگاه ها بهمون خیره شد
اون کوک بودددد کوک اینجا بود نههه می می خوام برگردمممم
چرا عصبی بود و اون دختر بغلش سانا بود . یعنی راست گفته؟ مهم نیست
& ا.ت خونسرد باش و راه برو بیا بریم سر میز ۴
+ باشه
نههه کوک دقیقا بغلمون بودد
.........................................................................
۵ کامنت
۱۰ لایک
۴.۸k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.