عشق سخت
پارت ۲۵
کوک ویو
کوک: چرا میتونیم
ا/ت: چجوری
کوک: دیگه
ا/ت: بگو دیگه
کوک: نمیگم
ا/ت: بگو اگه نگی شیرموزت رو میخورم
کوک: جرات داری به شیرموز من دست بزن
شیرموز هارو برداشت و از هر دوتاشون خورد
کوک: هی ازش نخور
ا/ت: اگه نگی همشو میخورم
میخواست دوباره ازشون بخوره که شیرموزم رو ازش گرفتم
(مووووز. چقدر منحرفم 😂)
ا/ت: هی
کوک: چیه مال منه
ا/ت: اه اصلا باشه مال خودت
میخواست از شیرموزش بخوره که ازش گرفتم و یخورده ازش خوردم
ا/ت: هی مال خودت رو گرفتی مال منو چیکار داری
کوک: تو یخورده از مال من خوردی منم همون کارو کردم
ا/ت: اوم باشه حالا باشه
جیمین ویو
کوک پیش ا/ت بود
رفتم خونه آماده شدم و رفتم خونه ا/ت
با صحنه ای که دیدم چشمام از جا در اومد
ا/ت و کوک داشتن همو میبوسدن
به حرف ها و کاراشون گوش دادم
یه حرف ا/ت باعث شد تعجب
ا/ت: کوک فقط میشه به اعضا مخصوصا جیمین نگی ما قرار میزاریم
کوک: برای چی
ا/ت: آخه جیمین همیشه بهم گیر میده با پسرا بگردم ولی تو رو گیر نداد چون بهت اعتماد داره ولی اگه بفهمه باهم قرار میزاریم جرمون میده
کوک: هی ب من میخواستم به کل دنیا بگم دوست دختر دارم بعدش دوست دخترم میگه به داشش نگم
ا/ت: چی میگی مت تازه از الان قرار میزاریم بعدش میخوای به همه بگی ما قرار میزاریم
کوک: آره میخوام بگم چه دوست دختر جذابی دارم
ا/ت: کوک بس کن *بامزه و خجالتی
کوک: باشه
رفت دم گوشش یه چیزی گفت که ا/ت خندید
(حرفی که کوک زد
کوک: کیوت *آروم
ادمین: من کیوت نیستم
کوک: برو چرا جا حساس میپری وسط
ادمین: باشه رفتم گم شدم)
رفتم پیش اعضا
خودم رو انداختم رو مبل
تهیونگ: کجا بودی جیمین
جیمین: هی... ولش *بی حوصله
اومد بالا سرم وایستاد
تهیونگ: کجا رفتی؟
جیمین: ا/ت و کوک بلخره باهم قرار گذاشتن
بقیه: چی *بلند
جیمین:....
ادامه توی پارت بعد
_____________________________________________________
ببخشید بچه ها گفتم امروز سه تا پارت از فیک کوک و دو تاپارت از فیک جیمین میزارم ولی رفتیم بیرون نشد یه بار هم قبل اینکه بریم اینو نوشتم پرید ارسال نشد و مجبور شدم از اول بنویسم یه پارت از فیک جیمین هم میزارم بقیه فردا
کوک ویو
کوک: چرا میتونیم
ا/ت: چجوری
کوک: دیگه
ا/ت: بگو دیگه
کوک: نمیگم
ا/ت: بگو اگه نگی شیرموزت رو میخورم
کوک: جرات داری به شیرموز من دست بزن
شیرموز هارو برداشت و از هر دوتاشون خورد
کوک: هی ازش نخور
ا/ت: اگه نگی همشو میخورم
میخواست دوباره ازشون بخوره که شیرموزم رو ازش گرفتم
(مووووز. چقدر منحرفم 😂)
ا/ت: هی
کوک: چیه مال منه
ا/ت: اه اصلا باشه مال خودت
میخواست از شیرموزش بخوره که ازش گرفتم و یخورده ازش خوردم
ا/ت: هی مال خودت رو گرفتی مال منو چیکار داری
کوک: تو یخورده از مال من خوردی منم همون کارو کردم
ا/ت: اوم باشه حالا باشه
جیمین ویو
کوک پیش ا/ت بود
رفتم خونه آماده شدم و رفتم خونه ا/ت
با صحنه ای که دیدم چشمام از جا در اومد
ا/ت و کوک داشتن همو میبوسدن
به حرف ها و کاراشون گوش دادم
یه حرف ا/ت باعث شد تعجب
ا/ت: کوک فقط میشه به اعضا مخصوصا جیمین نگی ما قرار میزاریم
کوک: برای چی
ا/ت: آخه جیمین همیشه بهم گیر میده با پسرا بگردم ولی تو رو گیر نداد چون بهت اعتماد داره ولی اگه بفهمه باهم قرار میزاریم جرمون میده
کوک: هی ب من میخواستم به کل دنیا بگم دوست دختر دارم بعدش دوست دخترم میگه به داشش نگم
ا/ت: چی میگی مت تازه از الان قرار میزاریم بعدش میخوای به همه بگی ما قرار میزاریم
کوک: آره میخوام بگم چه دوست دختر جذابی دارم
ا/ت: کوک بس کن *بامزه و خجالتی
کوک: باشه
رفت دم گوشش یه چیزی گفت که ا/ت خندید
(حرفی که کوک زد
کوک: کیوت *آروم
ادمین: من کیوت نیستم
کوک: برو چرا جا حساس میپری وسط
ادمین: باشه رفتم گم شدم)
رفتم پیش اعضا
خودم رو انداختم رو مبل
تهیونگ: کجا بودی جیمین
جیمین: هی... ولش *بی حوصله
اومد بالا سرم وایستاد
تهیونگ: کجا رفتی؟
جیمین: ا/ت و کوک بلخره باهم قرار گذاشتن
بقیه: چی *بلند
جیمین:....
ادامه توی پارت بعد
_____________________________________________________
ببخشید بچه ها گفتم امروز سه تا پارت از فیک کوک و دو تاپارت از فیک جیمین میزارم ولی رفتیم بیرون نشد یه بار هم قبل اینکه بریم اینو نوشتم پرید ارسال نشد و مجبور شدم از اول بنویسم یه پارت از فیک جیمین هم میزارم بقیه فردا
۱۵.۱k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.