برادران من ✧
برادران من ✧
my brothers ✧
[Part20]
ا/ت به تهیونگ زنگ زد
-الو ؟
+سلام
-سلام خانوم پارک
+تهیونگ میخوام ازت معذرت خواهی کنم
-خوب تو حق داشتی هیچ وقت از دستت ناراحت نبودم ا/ت
+ته میگم یه مشکلی برام پیش اومده
-آره از صدات معلومه میتونم کمکت کنم ؟
+آره
-؟
+قضیه رو میگه(گشادم )
-خب باشه الان میام بیمارستان
+ممنونم 🫀
-بایی
+باییی داداشی
-قند تو دلش آب شد
(ته رسید)
-سلام
∆سلام
+سلام
-کجا باید خون بدم؟
+برو خود دکتر ازت خون میگیره
-خوب کجاست ؟
+پرستار
√بله
+به دکتر بگید بیاد
√چشم
°خوب از کی باید خون بگیرم
+از ایشون آقای دکتر
-سلام
°علیک
(دکتر سرنگو در آوردو داشت خون میگیرفت که....)
-آههههههه یاااااااااااات بتمنننننننن آههههههه خداااااااااااااا جایتطتهسمژ(حرفای نامعلوم)تستژاینژذدژنیوژننژنطتی من ژذژدیتتبتبتژتثعتژ
+چته حالا
°بیا بابا ترسو تموم شد
-دستمو جر دادی من ترسوعم؟
°(نگاهایی که انگار ارث پدرشو خوردی)
my brothers ✧
[Part20]
ا/ت به تهیونگ زنگ زد
-الو ؟
+سلام
-سلام خانوم پارک
+تهیونگ میخوام ازت معذرت خواهی کنم
-خوب تو حق داشتی هیچ وقت از دستت ناراحت نبودم ا/ت
+ته میگم یه مشکلی برام پیش اومده
-آره از صدات معلومه میتونم کمکت کنم ؟
+آره
-؟
+قضیه رو میگه(گشادم )
-خب باشه الان میام بیمارستان
+ممنونم 🫀
-بایی
+باییی داداشی
-قند تو دلش آب شد
(ته رسید)
-سلام
∆سلام
+سلام
-کجا باید خون بدم؟
+برو خود دکتر ازت خون میگیره
-خوب کجاست ؟
+پرستار
√بله
+به دکتر بگید بیاد
√چشم
°خوب از کی باید خون بگیرم
+از ایشون آقای دکتر
-سلام
°علیک
(دکتر سرنگو در آوردو داشت خون میگیرفت که....)
-آههههههه یاااااااااااات بتمنننننننن آههههههه خداااااااااااااا جایتطتهسمژ(حرفای نامعلوم)تستژاینژذدژنیوژننژنطتی من ژذژدیتتبتبتژتثعتژ
+چته حالا
°بیا بابا ترسو تموم شد
-دستمو جر دادی من ترسوعم؟
°(نگاهایی که انگار ارث پدرشو خوردی)
۳.۷k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.