فـ قـ ط بـ رای مـ نـ 🖤✨
فـقـط بـرای مـنـ 🖤✨
𝙋𝙖𝙧𝙩:𝟏
ویو ا/ت:
از سرکار برگشت معلوم بود خیلی عصبی بود خواستم ازش بپرسم چیشده ولی نمیتونستم و میترسیدم، بلاخره دهنمو باز کردم و گفتم :
_ اممم چی... چ.. چیشده؟ (ترس)
بهم نگاه کرد و اومد سمتم و منم داشتم همونطور که میومد جلو عقب میرفتم و منم ترسیده بودم
× ام راستی میدونی امشب خیلی خوشگل شدی باعث میشی تحـ*ریک بشم
_ عامم چی داری میگی من که اصلا کاری نکردم که بخوای تحـ*ریک شی(لرزان)
× لبات و اندامت و صورته خوشگلت امشب باعث شده که خیلی بخوامت
_ ها چی؟
داشت نزدیکتر و نزدیکتر میشد دستاشو دور کمرم حلقه کرد موهامو یکم کنار زد و انگار میخواست واقعا منو ببـ*وسه
که یهو فرار کردم و رفتم تو اتاق و درو قفل کردم
× ترسیدی؟ (خنده)
× تو که خوب میدونی نمیتونی از من فرار کنی بلاخره صبح که میشه(خنده)
ویو ا/ت:
صبح شد و رفتم یه دوش گرفتم و اومدم بیرون داشتم موهامو خشک میکردم که یهو...
ادامه داره..
شرط پارت بعد ٢٠ لایک❤️🥲
𝙋𝙖𝙧𝙩:𝟏
ویو ا/ت:
از سرکار برگشت معلوم بود خیلی عصبی بود خواستم ازش بپرسم چیشده ولی نمیتونستم و میترسیدم، بلاخره دهنمو باز کردم و گفتم :
_ اممم چی... چ.. چیشده؟ (ترس)
بهم نگاه کرد و اومد سمتم و منم داشتم همونطور که میومد جلو عقب میرفتم و منم ترسیده بودم
× ام راستی میدونی امشب خیلی خوشگل شدی باعث میشی تحـ*ریک بشم
_ عامم چی داری میگی من که اصلا کاری نکردم که بخوای تحـ*ریک شی(لرزان)
× لبات و اندامت و صورته خوشگلت امشب باعث شده که خیلی بخوامت
_ ها چی؟
داشت نزدیکتر و نزدیکتر میشد دستاشو دور کمرم حلقه کرد موهامو یکم کنار زد و انگار میخواست واقعا منو ببـ*وسه
که یهو فرار کردم و رفتم تو اتاق و درو قفل کردم
× ترسیدی؟ (خنده)
× تو که خوب میدونی نمیتونی از من فرار کنی بلاخره صبح که میشه(خنده)
ویو ا/ت:
صبح شد و رفتم یه دوش گرفتم و اومدم بیرون داشتم موهامو خشک میکردم که یهو...
ادامه داره..
شرط پارت بعد ٢٠ لایک❤️🥲
۵۱۷
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.