فیک دو راهی عشق پارت 3
از زبان ا/ت
گفتم: میشه بریم بیرون ؟
نامجون: ببخشید من کار دارم داخل کمپانی باید برم
ته : ا/ت میخوای با من و کوک بری بیرون ؟
گفتم: ارهههههه
کوک : پس برو حاضر شو
ا/ت : باشههه
رفتم بالا و لباسم رو پوشیدم
یه میکاپ کوچولو هم کردم و رفتم پایین
ا/ت : حاضرید بریم ؟
کوک و ته : اره
جین : کجا دارید میرید ؟
کوک : داریم میریم بیرون
جین : باشه فقط یادتون باشه که امروز تمرین داریماااا
کوک : باشه هیونگ چقدر حرف میزنی
جین ملاقه به دست: که من زیاد حرف میزنم
جین افتاد دنبال کوک که صدای یونگی از حرکت وایسادشون
یونگی: خفه شید دیگه میخوام بخوابممم ( عصبی و خوابالو)
کوک : چه عجب یونگی هیونگ شما از خواب ناز دل کندی
یونگی: تو دلت کتک میخواد پدسگ ؟
کوک : نه من غلط بکنم ( ادمین : من غلط بکنم چرا تو همسرمم کوک : تو برو ادامه رو بنویس بدبخت فالور ها مردن تا این پارت رو بزاری ادمین : آیشششش باشه )
گفتم: کوک اگه تموم شد میشه بریم ؟
کوک : اره دیگه بریم
رفتیم بستنی فروشی بستنی رو گرفتیم رفتیم داخل ماشین
گفتم: برای چی همونجا نخوردیم ؟
ته : به خاطر اینکه من و کوک باید ماسک هام.ن رو برمیداشتیم و طرفدار هامون حمله میکردن
گفتم: آها
کوک : بریم خونه ؟ من خسته شدم
ته : باشه بریم
پرش زمانی به خونه
از زبان ا/ت
رسیدیم خونه و رفتیم داخل
ا/ت : سلامممممم
گفتم: میشه بریم بیرون ؟
نامجون: ببخشید من کار دارم داخل کمپانی باید برم
ته : ا/ت میخوای با من و کوک بری بیرون ؟
گفتم: ارهههههه
کوک : پس برو حاضر شو
ا/ت : باشههه
رفتم بالا و لباسم رو پوشیدم
یه میکاپ کوچولو هم کردم و رفتم پایین
ا/ت : حاضرید بریم ؟
کوک و ته : اره
جین : کجا دارید میرید ؟
کوک : داریم میریم بیرون
جین : باشه فقط یادتون باشه که امروز تمرین داریماااا
کوک : باشه هیونگ چقدر حرف میزنی
جین ملاقه به دست: که من زیاد حرف میزنم
جین افتاد دنبال کوک که صدای یونگی از حرکت وایسادشون
یونگی: خفه شید دیگه میخوام بخوابممم ( عصبی و خوابالو)
کوک : چه عجب یونگی هیونگ شما از خواب ناز دل کندی
یونگی: تو دلت کتک میخواد پدسگ ؟
کوک : نه من غلط بکنم ( ادمین : من غلط بکنم چرا تو همسرمم کوک : تو برو ادامه رو بنویس بدبخت فالور ها مردن تا این پارت رو بزاری ادمین : آیشششش باشه )
گفتم: کوک اگه تموم شد میشه بریم ؟
کوک : اره دیگه بریم
رفتیم بستنی فروشی بستنی رو گرفتیم رفتیم داخل ماشین
گفتم: برای چی همونجا نخوردیم ؟
ته : به خاطر اینکه من و کوک باید ماسک هام.ن رو برمیداشتیم و طرفدار هامون حمله میکردن
گفتم: آها
کوک : بریم خونه ؟ من خسته شدم
ته : باشه بریم
پرش زمانی به خونه
از زبان ا/ت
رسیدیم خونه و رفتیم داخل
ا/ت : سلامممممم
۲۳.۵k
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.