بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
مقاله دوم از جلسه اول محرم 95 دانشگاه امام صادق(ع)
خب در مقاله اول عرض کردیم ما از دوستداران جناب پناهیان هستیم و البته نقد ما هم سرجایش باقی است. و با وجودی که بعد چند روز کامنتهای انتقادی ما رو سایت شون درج نکردن ما طبق روال متن کامل و صوت کامل جلسات ایشون رو میدیم که محلی برای ادعای تقطیع باقی نماند.
صوت اصلی جلسات http://bayanmanavi.ir/post/3322
متن جلسه اول http://bayanmanavi.ir/post/3323
6_سخنران گرامی می گوید: نمازخوانها در کل در دانشگاهها رو به افزایش هستند.. ولی آمار طلاق در جامعه رو به افزایش است، چرا؟
ج: توجه می کنید که دایره مقایسه ایشان متفاوت است. یعنی دقت نمی کند که در مقایسه همه ملاکها باید ثابت نگه داشته شود و در صفت متغیر بحث شود. مثل این که بگوییم دایره تحصیلات عالی در دانشگاهها 90% است و در بین مردم 10% است پس چرا مردم نمی توانند لاتین صحبت کنند؟! جامعه آماری باید ثابت باشد. پس نمی شود بگویم نمازخوانهای قشر دانشجویی (مثلا) 5 میلیونی زیاد شده و طلاق جامعه 80 میلیونی هم زیاد شده پس نمازها مخدر است و نمازها صهیونیستی است و تاثیر لازم خود را ندارد. این حرف تاثر از غربزده هاست اما متاسفانه از زبان خودی ها! که شب و روز می گویند نمازهای شما بیهوده است و ما با وجود این که دین نداریم و نماز نمی خوانیم اما مشغول کارهای خوب هستیم! خیر خود قرآن کریم می فرماید همین نماز ضد گناه و ضد فساد و ضد فحشاء است. و در روایت دارد که عاقبت همین نماز شما را نجات میدهد. و اگر این نماز قبول شود بقیه اعمال هم به مرحله قبول می رسد و اگر رد شود بقیه کارها هم رد می شود. اینقدر این نماز اهمیت دارد اما خب ضعف علمی و اصرار بر ارائه حرفهای جذاب و جدید موجب می شود ما اصلی و فرعی ها را در تبلیغ دین نادیده بگیریم. در موضوع ولایت هم همین است. که روایت دارد اگر ولایت قبول شود بقیه اعمال هم قبول می شود و اگر رد شود همه اعمال رد می شود. این تصریح جامعه کبیره است بموالاتکم تقبل الطاعه المفترضه. یعنی حتی نماز و تقوا و تمام خیرات وابسته به ولایت اهل بیت است. وابسته به همین گریه ها و اقامه مجالس اهل بیت و عرض ارادت ها و حضور در دایره ولایت است. این قدر جایگاه ولایت و شئونات متصل به آن بالاست که در صحیح زراره فرمود اسلام بر 5 چیز استوار شده و ما نودی بشیء کما نودی بالولایة.
7_ فلسفۀ خلقت موجودی به نام انسان که نه فرشته باشد نه حیوان «رنج» است؛ یعنی چیزی است که نتیجهاش رنج است.
ج: سخنران در این قسمت برای تثبیت مکتب اختراعی خود صراحتا خلاف قرآن کریم موضع می گیرد که فرمود و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون (ذاریات/56) فلسفه خلقت عبادت و عبودیت و در بعضی روایات معرفت است. و این صریح آیه شریفه است اما سخنران فلسفه خلقت را به رنج تغییر میدهد. کمی جلوتر کمی کوتاه می آید و مکتب خود را به رنج و لذت تنزل میدهد. یعنی نمی تواند همه چیز را با رنج جلو ببرد مجبور می شود ازین جمله فلسفه وجودی رنج است کوتاه بیاید و آن را با لذت همراه کند. در همین جا هم کلام او متعارض است فلسفه وجودی با نتیجه، که بعلت نیاز به مقدمات از شرح آن میگذریم.
8_گوینده در ادامه می گوید : خداوند میفرماید : «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه»(انشقاق/6) .. ببینید که در این آیه چقدر صریح و بیپرده موضوع رنج را مطرح میکند!
ج: علامه طباطبایی می گوید : بعضی گفته اند کدح تلاش نفس است در انجام کاری تا اینکه آثار تلاش در نفس نمایان گردد. در ترجمه فارسی المیزان او هم کادح صرف تلاش و بدون موضوع رنج آورده : هان ای انسان ! تو در راه پروردگارت تلاش می کنی و بالاخره او را دیدار خواهی کرد.
در ترجمه آیت الله تهرانی : هان ای انسان! بیگمان تو سوی پروردگار خود در تلاشی. پس او را ملاقاتکنندهای. و اسمی از رنج نمی آورد.
برخی لغت نامه های عمومی هم به این شکل آورده اند.
فرهنگ لغت عربی فارسی المعانی؛ کادح : تلاشگر ، کوشا
لغت نامه دهخدا هم ترجمه منتهی الارب را آورده و تایید کرده
کادح . [ دِ ] (ع ص ) کارکننده و کوشش کننده (منتهی الارب )
البته نیمی از مترجمین هم همراه تلاش لفظ سختی و رنج را آورده اند. که در این فرض هم یک موضوع اختلافی است و نزد همگان معتبر نخواهد بود. و فی الواقع آوردن رنج در ترجمه بعضی از مترجمین این آیه یک تسامح عرفی در انتقال از عربی به فارسی است. ما بارها عرض کرده ایم که در ترجمه ها دقت شود که این گونه یک خطیب یا مخاطب عام با تمسک به لفظی که در بعضی تراجم آورده می شود کوهی از مکاتب را علم نکند.
9_این قدر میشود با جوانان به خوبی از رنج و فلسفۀ آن سخن گفت که به استقبال رنج بروند! ... ما باید با کسانی که زندگی ما را دچار رنج میکنند مبارزه کنیم،
مقاله دوم از جلسه اول محرم 95 دانشگاه امام صادق(ع)
خب در مقاله اول عرض کردیم ما از دوستداران جناب پناهیان هستیم و البته نقد ما هم سرجایش باقی است. و با وجودی که بعد چند روز کامنتهای انتقادی ما رو سایت شون درج نکردن ما طبق روال متن کامل و صوت کامل جلسات ایشون رو میدیم که محلی برای ادعای تقطیع باقی نماند.
صوت اصلی جلسات http://bayanmanavi.ir/post/3322
متن جلسه اول http://bayanmanavi.ir/post/3323
6_سخنران گرامی می گوید: نمازخوانها در کل در دانشگاهها رو به افزایش هستند.. ولی آمار طلاق در جامعه رو به افزایش است، چرا؟
ج: توجه می کنید که دایره مقایسه ایشان متفاوت است. یعنی دقت نمی کند که در مقایسه همه ملاکها باید ثابت نگه داشته شود و در صفت متغیر بحث شود. مثل این که بگوییم دایره تحصیلات عالی در دانشگاهها 90% است و در بین مردم 10% است پس چرا مردم نمی توانند لاتین صحبت کنند؟! جامعه آماری باید ثابت باشد. پس نمی شود بگویم نمازخوانهای قشر دانشجویی (مثلا) 5 میلیونی زیاد شده و طلاق جامعه 80 میلیونی هم زیاد شده پس نمازها مخدر است و نمازها صهیونیستی است و تاثیر لازم خود را ندارد. این حرف تاثر از غربزده هاست اما متاسفانه از زبان خودی ها! که شب و روز می گویند نمازهای شما بیهوده است و ما با وجود این که دین نداریم و نماز نمی خوانیم اما مشغول کارهای خوب هستیم! خیر خود قرآن کریم می فرماید همین نماز ضد گناه و ضد فساد و ضد فحشاء است. و در روایت دارد که عاقبت همین نماز شما را نجات میدهد. و اگر این نماز قبول شود بقیه اعمال هم به مرحله قبول می رسد و اگر رد شود بقیه کارها هم رد می شود. اینقدر این نماز اهمیت دارد اما خب ضعف علمی و اصرار بر ارائه حرفهای جذاب و جدید موجب می شود ما اصلی و فرعی ها را در تبلیغ دین نادیده بگیریم. در موضوع ولایت هم همین است. که روایت دارد اگر ولایت قبول شود بقیه اعمال هم قبول می شود و اگر رد شود همه اعمال رد می شود. این تصریح جامعه کبیره است بموالاتکم تقبل الطاعه المفترضه. یعنی حتی نماز و تقوا و تمام خیرات وابسته به ولایت اهل بیت است. وابسته به همین گریه ها و اقامه مجالس اهل بیت و عرض ارادت ها و حضور در دایره ولایت است. این قدر جایگاه ولایت و شئونات متصل به آن بالاست که در صحیح زراره فرمود اسلام بر 5 چیز استوار شده و ما نودی بشیء کما نودی بالولایة.
7_ فلسفۀ خلقت موجودی به نام انسان که نه فرشته باشد نه حیوان «رنج» است؛ یعنی چیزی است که نتیجهاش رنج است.
ج: سخنران در این قسمت برای تثبیت مکتب اختراعی خود صراحتا خلاف قرآن کریم موضع می گیرد که فرمود و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون (ذاریات/56) فلسفه خلقت عبادت و عبودیت و در بعضی روایات معرفت است. و این صریح آیه شریفه است اما سخنران فلسفه خلقت را به رنج تغییر میدهد. کمی جلوتر کمی کوتاه می آید و مکتب خود را به رنج و لذت تنزل میدهد. یعنی نمی تواند همه چیز را با رنج جلو ببرد مجبور می شود ازین جمله فلسفه وجودی رنج است کوتاه بیاید و آن را با لذت همراه کند. در همین جا هم کلام او متعارض است فلسفه وجودی با نتیجه، که بعلت نیاز به مقدمات از شرح آن میگذریم.
8_گوینده در ادامه می گوید : خداوند میفرماید : «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه»(انشقاق/6) .. ببینید که در این آیه چقدر صریح و بیپرده موضوع رنج را مطرح میکند!
ج: علامه طباطبایی می گوید : بعضی گفته اند کدح تلاش نفس است در انجام کاری تا اینکه آثار تلاش در نفس نمایان گردد. در ترجمه فارسی المیزان او هم کادح صرف تلاش و بدون موضوع رنج آورده : هان ای انسان ! تو در راه پروردگارت تلاش می کنی و بالاخره او را دیدار خواهی کرد.
در ترجمه آیت الله تهرانی : هان ای انسان! بیگمان تو سوی پروردگار خود در تلاشی. پس او را ملاقاتکنندهای. و اسمی از رنج نمی آورد.
برخی لغت نامه های عمومی هم به این شکل آورده اند.
فرهنگ لغت عربی فارسی المعانی؛ کادح : تلاشگر ، کوشا
لغت نامه دهخدا هم ترجمه منتهی الارب را آورده و تایید کرده
کادح . [ دِ ] (ع ص ) کارکننده و کوشش کننده (منتهی الارب )
البته نیمی از مترجمین هم همراه تلاش لفظ سختی و رنج را آورده اند. که در این فرض هم یک موضوع اختلافی است و نزد همگان معتبر نخواهد بود. و فی الواقع آوردن رنج در ترجمه بعضی از مترجمین این آیه یک تسامح عرفی در انتقال از عربی به فارسی است. ما بارها عرض کرده ایم که در ترجمه ها دقت شود که این گونه یک خطیب یا مخاطب عام با تمسک به لفظی که در بعضی تراجم آورده می شود کوهی از مکاتب را علم نکند.
9_این قدر میشود با جوانان به خوبی از رنج و فلسفۀ آن سخن گفت که به استقبال رنج بروند! ... ما باید با کسانی که زندگی ما را دچار رنج میکنند مبارزه کنیم،
۲۶.۰k
۱۹ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.