اگر توانِ ماندنت نیست
اگر توانِ ماندنت نیست
کسی را در آغوش نگیر
که سکوت میکند
تا صدای نفسهایت را بشنود
کسی را در آغوش نگیر
که زود در تو محو میشود
که زود عادت میکند
کسی را در آغوش نگیر
که از عشق رنجیده
و پناه میخواهد
هرگز شبی بارانی
پرنده را پناه نده
که در تو حبس میشود
که آسمان را فراموش میکند..
کسی را در آغوش نگیر
که سکوت میکند
تا صدای نفسهایت را بشنود
کسی را در آغوش نگیر
که زود در تو محو میشود
که زود عادت میکند
کسی را در آغوش نگیر
که از عشق رنجیده
و پناه میخواهد
هرگز شبی بارانی
پرنده را پناه نده
که در تو حبس میشود
که آسمان را فراموش میکند..
۴.۲k
۲۰ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.