برده کوچک ارباب
فصل اول
پارت ۷
شاید بپرسید چرا دارم انقدر پارت توی یه روز میدم
باید بگم که
مدرسه ها شروع داره میشه و ممکنه دیگه وقت نکنم پس دارم رگباری پارت میدم
یه حرف دوبار تکرار نمیشه
*چونمو بالا گرفت و فریاد زد
تکرار کن
یه حرف دوبار تکرار نمیشه
*یه حرف دوبار تکرار نمیشه(آروم)
=قانون دوم
به هیچ عنوان اربابو به اسم دیگه ای صدا نمیزنی
*به هیچ عنوان اربابو به اسم دیگه ای صدا نمیزنم
=قانون سوم
هر کاری که ارباب میگه رو فقط میگی چشم
*هر کاری که ارباب میگه رو فقط میگم چشم
=تا الان همینا کافیه
مفهومه؟
*ب..بله
=اگه به هر دلیلی اطاعت نکنی
توی زیر زمین حبس میشی
به مدت ۵ روز
هر روز ۱۰ ضربه شلاق میخوری
خوبه رسیدیم
برو تو خونه
*مکث کردم
کونیکیدا از موهام گرفت و پرتم کرد توی خونه دردم گرفت
گفت
=بلند شو بلند شو
بلند شدم
دستمو نشونش دادم و گفتم
یکم بهم رحم کنید
دستم شکسته
گفت
=باید از ارباب بپرسم
مکالمه*
=الو ارباب
این پسره دستش بد جور شکسته
"خودم میدونم ولش کن
=بله چشم
پایان*
=ارباب اجازه ی کاری رو نداد
*اما
=میدونی قراره تنبیه شی؟
*ب..بله
=برو توی اتاق و Lخت شو
*همه جا تاریک بود
از جام تکون نخوردم
=شنیدی چی گفتم
ویو کونیکیدا:
خیلی عصبانی بودم
بند قلادشو گرفتم
و کشیدم تا توی اتاق
آه انگشتانم دارن جون میدن
پارت ۷
شاید بپرسید چرا دارم انقدر پارت توی یه روز میدم
باید بگم که
مدرسه ها شروع داره میشه و ممکنه دیگه وقت نکنم پس دارم رگباری پارت میدم
یه حرف دوبار تکرار نمیشه
*چونمو بالا گرفت و فریاد زد
تکرار کن
یه حرف دوبار تکرار نمیشه
*یه حرف دوبار تکرار نمیشه(آروم)
=قانون دوم
به هیچ عنوان اربابو به اسم دیگه ای صدا نمیزنی
*به هیچ عنوان اربابو به اسم دیگه ای صدا نمیزنم
=قانون سوم
هر کاری که ارباب میگه رو فقط میگی چشم
*هر کاری که ارباب میگه رو فقط میگم چشم
=تا الان همینا کافیه
مفهومه؟
*ب..بله
=اگه به هر دلیلی اطاعت نکنی
توی زیر زمین حبس میشی
به مدت ۵ روز
هر روز ۱۰ ضربه شلاق میخوری
خوبه رسیدیم
برو تو خونه
*مکث کردم
کونیکیدا از موهام گرفت و پرتم کرد توی خونه دردم گرفت
گفت
=بلند شو بلند شو
بلند شدم
دستمو نشونش دادم و گفتم
یکم بهم رحم کنید
دستم شکسته
گفت
=باید از ارباب بپرسم
مکالمه*
=الو ارباب
این پسره دستش بد جور شکسته
"خودم میدونم ولش کن
=بله چشم
پایان*
=ارباب اجازه ی کاری رو نداد
*اما
=میدونی قراره تنبیه شی؟
*ب..بله
=برو توی اتاق و Lخت شو
*همه جا تاریک بود
از جام تکون نخوردم
=شنیدی چی گفتم
ویو کونیکیدا:
خیلی عصبانی بودم
بند قلادشو گرفتم
و کشیدم تا توی اتاق
آه انگشتانم دارن جون میدن
۷.۴k
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.